Thursday, December 13, 2018

!بیست و یکم آذر، زادروز احمد شاملو گرامی باد

گفتمان سیاسی اجتماعی


زمان:  8:00 شب اروپای مرکزی، 10:30 شب تهران، 2:00 بعد از ظهر نیویورک 

Paltalk à View all  à All Languagesà Iran



!بیست و یکم آذر، زادروز احمد شاملو گرامی باد

فراز و فرودهای زندگی شاملو، به تنهایی موجی در امواج کشاکش اقیانوس انسان در جهان است. احمد شاملو در شعر و ادبیات و فرهنگ کوچه، آنچنان درخشید که در ژرفای واژه‌ها غواصی کرد و گاهی در آفرینش واژه "زبان" را با "فرهنگ" و "فرهنگ" را با "زندگی" و "زندگی" را با "مبارزه" و "مبارزه" را با "عشق" در هم ‌تنید، اما درخشندگی شاملو، آنگاه گرمابخشی خود را به اندرون آدمی تاباند که هرگز با قدرت کنار نیامد. روزگاری نه چندان دور، شاملو گفته بود

روزى دوباره كبوترهايمان را
پيدا خواهيم كرد
و مهربانى دست زيبايى را
خواهد گرفت
روزى كه كمترين سرود بوسه است

باید گفت و حتا با صدای بلند گفت که شاملو جان، هم‌اینک نیستی تا صدایت آوای سازواره‌ی کودکان کار و کودکان خیابان باشد و شعرت در آینه بتابد و نه تنها آیدا، بلکه هزاران دختر خیابان انقلاب، خنجری بر نظام حاکم باشد و واژه‌هایت، واقعیت را چنان عریان کند که قدرت را بی‌اثر کند! اما احمد جان هنوز در جستجوی کبوترهایمان، دست مهربانی را درازتر کرده‌ایم تا زیبایی را بیابد و بوسه را بوسه‌های باصدا و بوسه‌های بی‌صدا را با لب‌هایمان آشتی داده‌ایم تا سرودی شود و "هنوز" را چشم به راهیم تا کمترین سرود، سرود آهنگین زندگی و کوچکترین بوسه، عشق آدمی را فریاد کند
ساسان دانش
 دوازدهم دسامبر 2018

  بیست و یکم آذر 1397

*************

احمد شاملو
عکس : رضا دقتی

به بهانه زاد روز شاعر ...

پریای خط خطی ...

 سال ۱۹۸۸، در سفر آلمان آیدا و شاملو , افتخار همراهی شان را داشتم واز نگاهشان به یک دیگر, عشق را آموختم.
روزی ماندگار و عکسی به یاد پریای خط خطی.
نمیدانم چرا این روزها این کلام استاد شعر و انسانیت با قلبی پر از درد در ذهنم میجوشد.
حس شما چیست ؟
با احترام
رضا دقتی

«.... بنده هنر بدون تعهد را دو پول ارزش نمی گذارم. هنرمند هميشه بر قدرت است نه با قدرت،
حالا اگر يکی می خواهد برود با قدرت باشد، بگذار برود خودش را با بند تنبان فلان رئيس جمهور دار بزند.
اصلآ برايم مهم نيست نه زنده بودنش برايم مهم است نه مردنش...
هنر که می تواند چيز مفيدی را زيباتر عرضه کند و به آن قدرت نفوذ بيشتری بدهد بايد از خنثی بودن شرم کند.
فضيلت هنرمند است که در اين جهان بيمار به دنبال درمان باشد نه تسکين،
به دنبال تفهيم باشد نه تزئين، طبيب غمخوار باشد نه دلقک بيعار...»


احمد شاملو.

*********

image.png
image.png
دوستان و رفقای گرامی،

امروز، بیست و یکم آذر 1397 (برابر با دوازدهم دسامبر 2018)، مصادف با توّلد (21 آذر 1304) احمد شاملو می باشد. او در زمانی چشم به جهان گشود که پنج سال از کودتای انگلیسیِ رضاخان-سید ضیاء (طباطبائی) گذشته بود و نیز در همان سال نیز در معّیت امپراطوری انگلیس، به رغم اهداف توامان جنبش مشروطه، رضاخان قلدر خود را "شاه" اعلام کرد. و چه بسا به سبب همین مقطع خاص تاریخی و پس آمدها و تجربه های سیاه آن شاید از او سپیده دمانی از شعرِ خروش برای ما به ارمغان آورده باشد.
در لینک زیر شعری را که دو سال پیش از ترک وطن - یعنی زمستان 1348 - به او پیشکش کرده ام می خوانید.  

"کتاب" - سروده ای از سیروس بینا برای احمد شاملو




احمد شاملو (ا. بامداد) در 1379 خورشیدی (برابر با جولای 2000) در تهران چشم از جهان فروبست. زندگی ادبی - اجتماعی - سیاسی شاملو تقریبأ شهره ی خاص و عام است و این براستی آینه ای است بر چهره ی پر ماجرای تاریخی که قدم به دوران تجدد گذاشته: نسلی چند از ما که دل و جان در گرو هنر و شعر و ادبیات - ازرودکی و فردوسی، تا خیام، مولانا، سعدی، حافظ، و ...- دارند، و درعین حال شیفته ی دگرگونی و نوآوری های نیما و شاعران پس از او، فروغ، اخوان، آزاد، آتشی و ... می باشند. در این میان ا. بامداد فرزند برومند نو آوری و نوید در ادبیات متعهد پس از کودتای امرداد 1332 می باشد. و نیز، به قولی شاید بتوان وی را به عنوان بزرگترین شاعر قرن بیستم (میلادی) ایران به حساب آورد. اگر شعر دلنشین فروغ (منظور شعرهای متاخر اوست) جملگی از تار و پود وجود او بی اراده بر می خیزد، در بیشتر سروده های بامداد عنصر "اراده" جای چندانی ندارد. به عبارت دیگر، شعر بامداد سروده ای است خودجوش که خود را غالبأ به سراینده تحمیل می کند. اما این را هم نمی توان از نظر دور داشت که بامداد از جمله شاعران انگشت شماری است که انواع فرم را در شعر خویش تجربه کرده است. در این رابطه، آشنائی وی با ادبیات و شعر شاعران غرب نمی تواند بی تأثیر بوده باشد. بامداد خالق شعرهائی بس لطیف و همزمان بس تیز و بس برنده است که تمایل وافری به تبارشناسی انسان سر گشته و عاشق دارد؛ انسانی که خود خالق زیبائی است، در زمانی که قلب جهان از نازیبائی از طپش افتاده است. او پیامبر انسان عادل است، سرگشته در برهوتی که عدل پرپر می زند. متبّرک باد نام پر آوازه ی او، سیروس بینا
الکساندریا، مینه سوتا (آمریکا)
12 دسامبر 2018
   


گفتمان سیاسی اجتماعی

No comments:

Post a Comment