Saturday, July 9, 2016

کتاب ، سروده ای از سیروس بینا ، برای احمد شاملو



گفتمان سیاسی اجتماعی



*******

احمد شاملو (ا. بامداد) در 1304 خورشیدی چشم به جهان گشود و در 1379 خورشیدی (برابر با جولای 2000) در تهران چشم از جهان فروبست. زندگی ادبی - اجتماعی - سیاسی شاملو تقریبأ شهره ی خاص و عام است و این براستی آیینه ای است بر چهره ی پر ماجرای تاریخی که قدم به دوران تجدد گذاشته: نسلی چند از ما که دل و جان در گرو هنر و شعر و ادبیات - از رودکی و فردوسی، تا خیام، مولانا، سعدی، حافظ، و ...-  دارند، و درعین حال شیفته ی دگرگونی و نوآوری های نیما و شاعران پس از او، فروغ، اخوان، آزاد، آتشی و ... می باشند. در این میان ا. بامداد فرزند برومند نو آوری و نوید در ادبیات متعهد پس از کودتای امرداد 1332 می باشد. و نیز، به قولی شاید بتوان وی را به عنوان بزرگترین شاعر قرن بیستم (میلادی) ایران به حساب آورد. اگر شعر دلنشین فروغ (منظور شعرهای متاخر اوست) جملگی از تار و پود وجود او بی اراده بر می خیزد، در بیشتر سروده های بامداد عنصر"اراده" جای چندانی ندارد. به عبارت دیگر، شعر بامداد سروده ای است خودجوش که خود را غالبأ به سراینده تحمیل می کند. اما این را هم نمی توان از نظر دور داشت که بامداد از جمله شاعران انگشت شماری است که انواع فرم را در شعر خویش تجربه کرده است. در این رابطه، آشنائی وی با ادبیات و شعر شاعران غرب نمی تواند بی تأثیر بوده باشد. بامداد خالق شعرهائی بس لطیف و همزمان بس تیز و بس برنده است که تمایل وافری به تبارشناسی انسان سر گشته و عاشق دارد؛ انسانی که خود خالق زیبائی است، در زمانی که قلب جهان از نازیبائی از طپش افتاده است. او 
پیامبر انسان عادل است، سرگشته در برهوتی که عدل پرپر می زند.
یادش گرامی و نامش جاودان باد!


سیروس بینا

*******


،کتاب
در دیار”اهرمنان کتابخوار“1
،کتاب را نه جان و نه کلام ست
،کتاب دانه و دام ست
   ***
،کتاب
چوبینه اسب کودنی ست،2
،که درحصار پذیرای اعتماد
،به انتظار شوم شبیخون شب
.ایستاده ست
***
کتاب، نه آن‌ کتاب ست
دردیار“ اهرمنان کتابخوار“، 1
.کتاب خانه خراب ست 
***
،کتاب
،نهال هرزه درای وبی‌سرو پایی ست
،که هیچ ریشه به آب شرف نمی‌گیرد
،و نه هیچ اندیشه 

،به ادراک پاک اصالت خاک
***
،کتاب حکم غریبی است در حکومت ترس
،کتاب لفظ عجیبی ست در عبارت مرگ
،کتاب نه آن کتاب ست
،کتاب نه خواندنی ست
.کتاب نه خواندنی ست
***
دردیار“ اهرمنان کتابخوار“، 1 
 ،کتاب 
،نگاه بی پناه پنجره ای ست تنگ و مشبّک
.به صبح  سرد جوخه ی اعدام
***
  
تهران، زمستان ۱۳۴۸ خورشیدی

-اقتباس از احمد شاملو، ”سرود آن کس که از کوچه به خانه باز میگردد“1
گزینه اشعار(صفحه 128) تاریخ شعر، اردیبهشت ماه 1342
2- "کنایه از اسب چوبین تروا در اسطوره ی یونانی"هلن قهرمان تروا




*******************************
******************
**********
******

گفتمان سیاسی اجتماعی

No comments:

Post a Comment