گفتمان سیاسی اجتماعی
**********************************
Paltalk-->View all--> All Languages--> Iran-->Iran Goftemaan Siasi Ejtemaaee
8شب اروپای مرکزی - 10:30 شب تهران -2بعدازظهر نیویورک
******************** بیست و دوم آذرماه - دوازدهم دسامبرخشونت های پشت پرده ی اعترافات سیاسی با عبدی جوادزاده: استاد جامعه شناسی در آمریکا
فایل های یوتیوب/صوتی
برای دهه ها، اعترافات سیاسی اجباری به ابزاری برای تثبیت و اعتبار بخشیدن به حکومت هایی که در شرایط آشفته و غیر مردمی هستند تبدیل شده است. اعترافات سیاسی به منظور مشروعیت بخشیدن و حفظ حاکمیت نظام سیاسی موجود انجام می شود که به بخشی حیاتی از فرهنگ سیاسی آن حکومت ها تبدیل شده است.
ایناعترافات سیاسی ،"فرهنگ ترس و وحشت مردم از حکومتشان"را بدون گذاشتن نشانی از خشونت ایجاد میکنند. علاوه بر آن، این حکومت ها در جهت ایجاد فرهنگ سلطه پذیری مردمی تلاش میکند که آگاهی آنان در شرایط نابسامان سیاسی، امری ضروری است. در این گفت و شنود، تئوری های غالب در مورد این موضوع را مرور کرده و استدلال می کنیم که این اعترافات گرفتن های سیاسی امری تبهکارانه و مافیایی است که توسط بعضی حکومت ها صورت میگیرد. این دولت ها با استفاده از خشونت، فعالین سیاسی را وادار می کنند که به "اشتباهات" خود اعتراف کرده !!تا بدینگونه حقانیت ایدئولوژی خود را توجیه کنند. این حکومت ها در عین حال فرهنگی را اشاعه می دهند كه معتقدند با آن شعار، به ثبات ملی کمک میکنند. ولی اعترافات عمومی بی فایده و متناقض به نظر می رسد، زیرا ابن مسله منجر به سلب مشروعیت جکومت و بی ثبا تی بیشتر دولت می شود. سوال اینجاست که آیا این حکومت ها با ادامه ی چنین اقداماتی هنوز میتوانند به نتایج مطلوبشان برسند؟ آیا با این عمل زمانی نخواهد رسید که حتی موافقان دولت نیز به عدم صداقت و فساددولت پی ببرند؟!!
در این گفتگو چندین نظریه (بخصوص در مورد ایران) را بررسی می کنیم و نتیجه می گیریم که روش های تبهکارانه و مافیایی، نمی تواند مدت زیادی دوام داشته باشد زیرا این اعمال باعث نارضایتی بیشتر توده ی مردم خواهد شد.!!!
Violence Behind Political Confessions
For decades coerced political confessions have become an instrument to validate a troubled government. Political confessions are conducted to create legitimacy for the existing political order and have become a critical part of the political culture. They construct a culture of fear of the state without a demonstration of the violence. In addition, they work to create a culture of complacency for a population whose acquiescence is necessary for a state in political turmoil. In this paper we review a few prevailing theories on the subject and argue that such confessions are types of racketeering by relative states. States use violence to obligate political activists to confess to their ‘mistakes’ and justify the extant ideology. In turn, states solicit a political culture where an assenting population accedes to national stability. Public confessions seem futile, and furthermore contradictory, and somewhat ironic since they lend themselves to deeper de-legitimation than stability of the state. Can these practices continue with achieving favorable results? Is this a culture of concession and will the assenting population at some point realize the racketeering methods of its government? In this paper we examine several theories and the specific case of Iran and conclude that states’ racketeering practices cannot last long for they engender more discontent in the population.
با عبدی جوادزاده: استاد جامعه شناسی در آمریکا
فایل های یوتیوب/صوتی
برای دهه ها، اعترافات سیاسی اجباری به ابزاری برای تثبیت و اعتبار بخشیدن به حکومت هایی که در شرایط آشفته و غیر مردمی هستند تبدیل شده است. اعترافات سیاسی به منظور مشروعیت بخشیدن و حفظ حاکمیت نظام سیاسی موجود انجام می شود که به بخشی حیاتی از فرهنگ سیاسی آن حکومت ها تبدیل شده است.
ایناعترافات سیاسی ،"فرهنگ ترس و وحشت مردم از حکومتشان"را بدون گذاشتن نشانی از خشونت ایجاد میکنند. علاوه بر آن، این حکومت ها در جهت ایجاد فرهنگ سلطه پذیری مردمی تلاش میکند که آگاهی آنان در شرایط نابسامان سیاسی، امری ضروری است. در این گفت و شنود، تئوری های غالب در مورد این موضوع را مرور کرده و استدلال می کنیم که این اعترافات گرفتن های سیاسی امری تبهکارانه و مافیایی است که توسط بعضی حکومت ها صورت میگیرد. این دولت ها با استفاده از خشونت، فعالین سیاسی را وادار می کنند که به "اشتباهات" خود اعتراف کرده !!تا بدینگونه حقانیت ایدئولوژی خود را توجیه کنند. این حکومت ها در عین حال فرهنگی را اشاعه می دهند كه معتقدند با آن شعار، به ثبات ملی کمک میکنند. ولی اعترافات عمومی بی فایده و متناقض به نظر می رسد، زیرا ابن مسله منجر به سلب مشروعیت جکومت و بی ثبا تی بیشتر دولت می شود. سوال اینجاست که آیا این حکومت ها با ادامه ی چنین اقداماتی هنوز میتوانند به نتایج مطلوبشان برسند؟ آیا با این عمل زمانی نخواهد رسید که حتی موافقان دولت نیز به عدم صداقت و فساددولت پی ببرند؟!!
در این گفتگو چندین نظریه (بخصوص در مورد ایران) را بررسی می کنیم و نتیجه می گیریم که روش های تبهکارانه و مافیایی، نمی تواند مدت زیادی دوام داشته باشد زیرا این اعمال باعث نارضایتی بیشتر توده ی مردم خواهد شد.!!!
Violence Behind Political Confessions
For decades coerced political confessions have become an instrument to validate a troubled government. Political confessions are conducted to create legitimacy for the existing political order and have become a critical part of the political culture. They construct a culture of fear of the state without a demonstration of the violence. In addition, they work to create a culture of complacency for a population whose acquiescence is necessary for a state in political turmoil. In this paper we review a few prevailing theories on the subject and argue that such confessions are types of racketeering by relative states. States use violence to obligate political activists to confess to their ‘mistakes’ and justify the extant ideology. In turn, states solicit a political culture where an assenting population accedes to national stability. Public confessions seem futile, and furthermore contradictory, and somewhat ironic since they lend themselves to deeper de-legitimation than stability of the state. Can these practices continue with achieving favorable results? Is this a culture of concession and will the assenting population at some point realize the racketeering methods of its government? In this paper we examine several theories and the specific case of Iran and conclude that states’ racketeering practices cannot last long for they engender more discontent in the population.
***************** :میزگردی با شرکت فرزانه: فعال سیاسی و مسایل زنان عبدی جوادزاده: استاد جامعه شناسی در آمریکا پویان:عضوسابق کنفدراسیون دانشجویان ایرانی و فعال سیاسی
***** فرزانه: فعال سیاسی و مسایل زنانآيا نيروى كار ارزان هنوز هم به همان روش كلاسيك كه ماركس آنرا تعريف كرد عمل ميكند يا با تغيير در جوامع سرمايه دارى شكل هاى جديدى يافته و نياز به بررسى مجدد دارد؟ استثمار نيروى كار در كشورهاى مختلف از جمله در جوامع صنعتى پيشرفته به چه روشهايى صورت ميگيرد؟ ممنوعيت كار كودكان كه در ماده ی ١٠ بند ٣ حقوق بشرتصويب شده، در اين كشورها تا چه اندازه عملاً رعايت ميشود؟
عبدی جوادزاده: استاد جامعه شناسی در آمریکادر حالی که کارگران در جهان موجب تولید ثروت کثیری نزدیک به 142 تریلیون دلار در سال می باشند با این وجود دستمزد آنها همچنان راکد یا کاهش یافته است. این مساله نه تنها یک ناهنجاری برای سرمایه جهانی تلقی نمیشود بلکه روندی منسجم دارد اما مسئله ی قابل ملاحظه - ساختار حرفه های مَُجازی است که به وسیله ی آن سود های کلان بدون پرداخت دستمزد متناسب با حرفه به کارگر- عاید سرمایه دار یا کارفرما میشود. این گفتمان چشم اندازی پیرامون توزیع دستمزد و نابرابری در جهان را ارائه و همچنین به عواملی که سبب تسهیل این نوع از بی عدالتی و استثمار می گردد واینکه چه کسانی آسیب پذیرترین قشر در جهان هستند - خواهد پرداخت
While workers in the world are producing more wealth, close to $142 trillion/year, their wages have either stagnated or have declined. This is not an anomaly to world capital but a consistency. What is new however, is the permissive labor structure through which such large amount of surplus is realized without compensation to the worker. What facilitates this type of oppression and exploitation and who are the most vulnerable in the world? This discussion will put in perspective the wage distribution and the inequality around the globe.
پویان:عضوسابق کنفدراسیون دانشجویان ایرانی و فعال سیاسیبا توجه به اين واقعيیت كه سرمايه داران بطور منفرد در جستجوی راه هايی جهت كاهش هزينه هاي توليد اند و دستمزد يكي از ارقام مهم ان استكه از ابتدای توليد سرمايه داری موضوع مناقشه ی سرمايه داران و فروشندگان نيروي كار بوده است. ولی سرمايه به مثابه ی يك كليت ديناميك كه حركتش از يك منطق درونی نشئات گرفته و از طريق توليد ارزش و انباشت حيات مادی خود را سازمان ميدهد، امر رقابت سنتز وار بمثابه ی محركه ی درونی ساختار سرمايه بعنوان عامل اصلی رشد تكنولوژی و حاصل تاثير اين رشد در سپهر زندگی اجتماعي و بطبع تقسيم كار اجتماعي در سطح كلان تأثيری بسزا دارد. رشد تكنولوژی باعث بارآوری نيروی كار ميشود (ازدياد توليد در زمان مشخص) و از طرف ديگر از طريق مهارت زدايی به ازدياد لشکر ذخيره ی نيروی كار بطور مشخص در دوران جهاني شدن سرمايه ابعادی جهانی بخود ميگيرد و از اين طريق ارزش نيروی كار را در سطح كلان كاهش ميدهد. در پرتو اين روند كلی است كه سير حركت سرمايه در جهت انباشت شكل ميگيرد. در نتيجه آنچه تحت عنوان “كار ارزان” ناميده ميشود خود تابعی از اين روند كلی است.
نیروی کار ارزان چیست؟ دستمزد کمتر از معمول *مزایای کمتر کار یا کار بدون مزایا *شرایط خطرناک کار *بدترین شرایط کار *مقررات نامشخص کار *ساعات طولانی کار* ********************
با توجه به اين واقعيیت كه سرمايه داران بطور منفرد در جستجوی راه هايی جهت كاهش هزينه هاي توليد اند و دستمزد يكي از ارقام مهم ان استكه از ابتدای توليد سرمايه داری موضوع مناقشه ی سرمايه داران و فروشندگان نيروي كار بوده است. ولی سرمايه به مثابه ی يك كليت ديناميك كه حركتش از يك منطق درونی نشئات گرفته و از طريق توليد ارزش و انباشت حيات مادی خود را سازمان ميدهد، امر رقابت سنتز وار بمثابه ی محركه ی درونی ساختار سرمايه بعنوان عامل اصلی رشد تكنولوژی و حاصل تاثير اين رشد در سپهر زندگی اجتماعي و بطبع تقسيم كار اجتماعي در سطح كلان تأثيری بسزا دارد. رشد تكنولوژی باعث بارآوری نيروی كار ميشود (ازدياد توليد در زمان مشخص) و از طرف ديگر از طريق مهارت زدايی به ازدياد لشکر ذخيره ی نيروی كار بطور مشخص در دوران جهاني شدن سرمايه ابعادی جهانی بخود ميگيرد و از اين طريق ارزش نيروی كار را در سطح كلان كاهش ميدهد. در پرتو اين روند كلی است كه سير حركت سرمايه در جهت انباشت شكل ميگيرد. در نتيجه آنچه تحت عنوان “كار ارزان” ناميده ميشود خود تابعی از اين روند كلی است.
هفتم نوامبر - 17 آبانماه****************************
*************
*************************** سی و یکم اکتبر- دهم آبانماهانتخابات ریاست جمهوری در آمریکاقسمت دوم
عبدی جوادزاده: استاد جامعه شناسی در آمریکا
انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده احتمالاً جنجالی ترین انتخابات جهان صنعتی (جهان اول) به شمار می رود. سیستم دو حزبی در آمریکا از زمان تأسیس این کشور، انتخابات را در انحصار خود درآورده و تا امروز نیز به همین منوال باقی مانده است.
آیا احزاب سیاسی دیگری هم در ایالات متحده وجود دارند و میزان آگاهی مردم از این احزاب تا چه حد است؟
رئیس جمهور چگونه انتخاب می شود و انتخاب سناتورها ، نمایندگان و فرمانداران ایالتی تا چه اندازه قانونی است؟چرا ایالات متحده کمترین میزان رای دهی را در بین ملل بورژوا - دمکراتیک دارد؟ چهکسانی در آمریکا رأی می دهند و آیا آرای عمومی نیز به حساب میآیند؟
چه کسانی (الکتورال کالج) مجمع گزینندگان را تشکیل می دهند و چه کسانی اعضا آن را انتخاب میکنند ؟ روند مشروعیت سیاسی در ایالات متحده چگونه است؟
تمام این ها پرسش هایی ست که افراد بسیاری بدون دریافت هیچ گونه پاسخ قانع کننده ای از خود پرسیده اند
عبدی جوادزاده
و پویان: عضو کنفدراسیون دانشجویان ایرانی و فعال سیاسیبدون شك پديده ترامپ و ترامپيسم تجسم يك بحران هژمونيك است كه از اواخر دهه ی ١٩٧٠ در شكل گيری جهانی شدن سرمايه شكل گرفت ودر يك روند پيش رونده همچنان ادامه دارد. در نتيجه مسئله ترامپيسم و انتخابات جنجالي امريكا بدون بررسی اين دوران و در شكل گيری شرايط كنونی قابل درك نخواهد بود. براي اين منظور قبل از هر چيز روشن شدن مفهوم هژموني بسيار ضروري است، از آنجايي كه اين مفهوم كه ان را آنتونيو گرامشي تيوريزه كرده هم از جانب راست و هم چنين چپ گرايان مورد دخل و تصرف قرار گرفته و از مفهوم واقعا تهی شده، در نتيجه با تحليل هايی از قبيل" هژمونيي نسبی" و "هژموني منطقه ای" و هژمونی نظامی و مالی....." روبرو هستيم كه ربطي به تئوری گرامشي ندارد.
أز نقطه نظر گرامشي، هژمونی يك تركيب ارگانيك زنده از مجموعه ای از عوامل در يك رابطه ی ديالكتی با هم هست كه عينيت مادی ميابد و عمل ميكند، بطور مثال هژمونی آمريكا بعد از جنگ دوم جهانی شامل توان اقتصادی، مالی، نظامی، سياسی و فرهنگی بود و بدين ترتيب اين قدرت هژمونيك بدون استفاده از قدرت نظامي بطور مطلق پيشبرنده ی سياست های خود در جهت منافع ويژه ی خود بود .البته در چهارچوب جهان دو قطبی، در اوائل دهه ی ١٩٧٠ در زمام داری نيكسون با خروج امريكا از قرارداد Bretton Woods agreement و قطع رابطه ی دلار و طلا و در نتيجه شناور شدن دلار ناقوس مرگ هژموني امريكا هم بصدا در آمد و در يك روند چند ساله كه با كاهش توان توليدی و حتی فرهنگی اين دوران بپايان رسيد. ، ولی انطباق شرايط سياسي و موقعيت جديد خود به بحرانی چند وجهی تبدیل شد. ألبته أين دگرديسي فقط شامل حال امريكا نبود و كل جهان را در بر ميگرفت. از جمله فروپاشی بلوك شرق و حتی روی كار آمدن رژيم جمهوری إسلامی در ايران.
خانم Nancy Fraser فمینيست و تحليل گر ماركسيست اعمال عملكرد هژمونی را بر اساس داده های گرامشی چنين توضيیح ميدهد. طبقات حاكم كه بر كرسی نشاندن با پيش انگاره های جهان بينی خود به منزله ی عقل سليم جامعه بمانند يك كل ، سلطه إش را طبيعي جلوه ميدهد و همتای سازمانی آن بلوك هژمونيك اجتماعی است. يعنی ائتلاف نيروهای اجتماعي مختلف كه طبقه ی حاكم در آن گرد هم ميايد واز طريق آن ادعای رهبری ميكنند . اگر ساير طبقات اميدی برای به چالش كشيدن اين ساز و كار ها داشته باشند ، بايد عقل سليم جديد متقاعد كننده تر يا ضد هژمونی ويك ائتلاف سياسی قدرت جديد قدرتمند تر با بلوك ضد هژمونيك ايجاد كند.
أين چالش در حوزه ی سياست نئوليبراليسم در تطابق با جهانی شدن سرمايه در امر توضيیع Distrubution و ارج شناسی recognition نشان ميدهد و اين محور جدال قدرت در انتخابات كنونی است.
**** بیست و چهارم اکتبر- سوم آبانماه انتخابات ریاست جمهوری در آمریکاعبدی جوادزاده: استاد جامعه شناسی در آمریکا فایل های یوتیوب /صوتی
انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده احتمالاً جنجالی ترین انتخابات جهان صنعتی (جهان اول) به شمار می رود.
سیستم دو حزبی در آمریکا از زمان تأسیس این کشور، انتخابات را در انحصار خود درآورده و تا امروز نیز به همین منوال باقی مانده است.
آیا احزاب سیاسی دیگری هم در ایالات متحده وجود دارند و میزان آگاهی مردم از این احزاب تا چه حد است؟
رئیس جمهور چگونه انتخاب می شود و انتخاب سناتورها ، نمایندگان و فرمانداران ایالتی تا چه اندازه قانونی است؟
چرا ایالات متحده کمترین میزان رای دهی را در بین ملل بورژوا - دمکراتیک دارد؟
چه کسانی در آمریکا رأی می دهند و آیا آرای عمومی (1) نیز به حساب میآیند؟
چه کسانی (الکتورال کالج) مجمع گزینندگان (2) را تشکیل می دهند و چه کسانی اعضا آن را انتخاب میکنند.؟
روند مشروعیت سیاسی در ایالات متحده چگونه است؟
تمام این ها پرسش هایی ست که افراد بسیاری بدون دریافت هیچ گونه پاسخ قانع کننده ای از خود پرسیده اند!
(1). Popular Vote: Popular vote, in an indirect election, is the total number of votes received in the first-phase election, as opposed to the votes cast by those elected to take part in the final election.
(2). Electoral College : The Electoral College is a body of electors established by the United States Constitution, which forms every four years for the sole purpose of electing the president and vice president of the United States.
The US presidential elections is possibly the most controversial elections is the industrial world (first world). The two-party system in America has monopolized its elections since the founding of the country and remains the same to this day. Are there other political parties in the US and how much does the population not know about these parties? How is the president elected and how legitimate is the election of senators, representatives, and governors? Why does the US have the lowest voter turnout in the bourgeois-democratic nations? Who votes in America and does the popular vote count? Who makes up the electoral college and who chooses the electoral members? What is the process of political legitimation in the US? These are questions many have asked with no convincing answers. Abdy JavadZadeh
******************
انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده احتمالاً جنجالی ترین انتخابات جهان صنعتی (جهان اول) به شمار می رود. سیستم دو حزبی در آمریکا از زمان تأسیس این کشور، انتخابات را در انحصار خود درآورده و تا امروز نیز به همین منوال باقی مانده است.
آیا احزاب سیاسی دیگری هم در ایالات متحده وجود دارند و میزان آگاهی مردم از این احزاب تا چه حد است؟
رئیس جمهور چگونه انتخاب می شود و انتخاب سناتورها ، نمایندگان و فرمانداران ایالتی تا چه اندازه قانونی است؟چرا ایالات متحده کمترین میزان رای دهی را در بین ملل بورژوا - دمکراتیک دارد؟ چهکسانی در آمریکا رأی می دهند و آیا آرای عمومی نیز به حساب میآیند؟
چه کسانی (الکتورال کالج) مجمع گزینندگان را تشکیل می دهند و چه کسانی اعضا آن را انتخاب میکنند ؟ روند مشروعیت سیاسی در ایالات متحده چگونه است؟
تمام این ها پرسش هایی ست که افراد بسیاری بدون دریافت هیچ گونه پاسخ قانع کننده ای از خود پرسیده اند
عبدی جوادزاده
بدون شك پديده ترامپ و ترامپيسم تجسم يك بحران هژمونيك است كه از اواخر دهه ی ١٩٧٠ در شكل گيری جهانی شدن سرمايه شكل گرفت ودر يك روند پيش رونده همچنان ادامه دارد. در نتيجه مسئله ترامپيسم و انتخابات جنجالي امريكا بدون بررسی اين دوران و در شكل گيری شرايط كنونی قابل درك نخواهد بود. براي اين منظور قبل از هر چيز روشن شدن مفهوم هژموني بسيار ضروري است، از آنجايي كه اين مفهوم كه ان را آنتونيو گرامشي تيوريزه كرده هم از جانب راست و هم چنين چپ گرايان مورد دخل و تصرف قرار گرفته و از مفهوم واقعا تهی شده، در نتيجه با تحليل هايی از قبيل" هژمونيي نسبی" و "هژموني منطقه ای" و هژمونی نظامی و مالی....." روبرو هستيم كه ربطي به تئوری گرامشي ندارد.
أز نقطه نظر گرامشي، هژمونی يك تركيب ارگانيك زنده از مجموعه ای از عوامل در يك رابطه ی ديالكتی با هم هست كه عينيت مادی ميابد و عمل ميكند، بطور مثال هژمونی آمريكا بعد از جنگ دوم جهانی شامل توان اقتصادی، مالی، نظامی، سياسی و فرهنگی بود و بدين ترتيب اين قدرت هژمونيك بدون استفاده از قدرت نظامي بطور مطلق پيشبرنده ی سياست های خود در جهت منافع ويژه ی خود بود .البته در چهارچوب جهان دو قطبی، در اوائل دهه ی ١٩٧٠ در زمام داری نيكسون با خروج امريكا از قرارداد Bretton Woods agreement و قطع رابطه ی دلار و طلا و در نتيجه شناور شدن دلار ناقوس مرگ هژموني امريكا هم بصدا در آمد و در يك روند چند ساله كه با كاهش توان توليدی و حتی فرهنگی اين دوران بپايان رسيد. ، ولی انطباق شرايط سياسي و موقعيت جديد خود به بحرانی چند وجهی تبدیل شد. ألبته أين دگرديسي فقط شامل حال امريكا نبود و كل جهان را در بر ميگرفت. از جمله فروپاشی بلوك شرق و حتی روی كار آمدن رژيم جمهوری إسلامی در ايران.
خانم Nancy Fraser فمینيست و تحليل گر ماركسيست اعمال عملكرد هژمونی را بر اساس داده های گرامشی چنين توضيیح ميدهد. طبقات حاكم كه بر كرسی نشاندن با پيش انگاره های جهان بينی خود به منزله ی عقل سليم جامعه بمانند يك كل ، سلطه إش را طبيعي جلوه ميدهد و همتای سازمانی آن بلوك هژمونيك اجتماعی است. يعنی ائتلاف نيروهای اجتماعي مختلف كه طبقه ی حاكم در آن گرد هم ميايد واز طريق آن ادعای رهبری ميكنند . اگر ساير طبقات اميدی برای به چالش كشيدن اين ساز و كار ها داشته باشند ، بايد عقل سليم جديد متقاعد كننده تر يا ضد هژمونی ويك ائتلاف سياسی قدرت جديد قدرتمند تر با بلوك ضد هژمونيك ايجاد كند.
أين چالش در حوزه ی سياست نئوليبراليسم در تطابق با جهانی شدن سرمايه در امر توضيیع Distrubution و ارج شناسی recognition نشان ميدهد و اين محور جدال قدرت در انتخابات كنونی است.
انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده احتمالاً جنجالی ترین انتخابات جهان صنعتی (جهان اول) به شمار می رود.
سیستم دو حزبی در آمریکا از زمان تأسیس این کشور، انتخابات را در انحصار خود درآورده و تا امروز نیز به همین منوال باقی مانده است.
آیا احزاب سیاسی دیگری هم در ایالات متحده وجود دارند و میزان آگاهی مردم از این احزاب تا چه حد است؟
رئیس جمهور چگونه انتخاب می شود و انتخاب سناتورها ، نمایندگان و فرمانداران ایالتی تا چه اندازه قانونی است؟
چرا ایالات متحده کمترین میزان رای دهی را در بین ملل بورژوا - دمکراتیک دارد؟
چه کسانی در آمریکا رأی می دهند و آیا آرای عمومی (1) نیز به حساب میآیند؟
چه کسانی (الکتورال کالج) مجمع گزینندگان (2) را تشکیل می دهند و چه کسانی اعضا آن را انتخاب میکنند.؟
روند مشروعیت سیاسی در ایالات متحده چگونه است؟
تمام این ها پرسش هایی ست که افراد بسیاری بدون دریافت هیچ گونه پاسخ قانع کننده ای از خود پرسیده اند!
(1). Popular Vote: Popular vote, in an indirect election, is the total number of votes received in the first-phase election, as opposed to the votes cast by those elected to take part in the final election.
(2). Electoral College : The Electoral College is a body of electors established by the United States Constitution, which forms every four years for the sole purpose of electing the president and vice president of the United States.
*********شنبه 3 اکتبر- 12 مهرماه"تاریخچه ای از جنبش طبقه ی کارگر در آمریکا"قسمت دوم :با عبدی جوادزاده استاد جامعه شناسی در آمریکا
پس از جنگ جهانی دوم و اوایل دهه ی 1950 ، دوره جدیدی برای کارگران امریکا آغاز شد. "عصر طلایی" تولید ، تبدیل به عصر طلایی شکوفایی کارگران برای برخی از کارگران ماهر سفیدپوست شد. این تبعیض نژادی موجب اختلافات زیادی بین کارگران سفید پوست ، سیاه پوست و لاتین شد که باعث ایجاد جنبش جدیدی در ایالات متحده گشت. جنبش حقوق مدنی اصول اولیه تبعیض نژادی را زیر سوال برد و فصل نوینی را در جامعه آمریکا و همچنین برای کارگران ایالات متحده گشود. در اوایل دهه 1970 ، هنگامی که سیاه پوستان ، تیره پوستان و سفیدپوستان متحد شدند و یک جنبش قدرتمند کارگری را تشکیل دادند ، ایده های جدیدی از اقتصاد جهانی با سیاست های نئولیبرال و اقتصاد طرفدار عرضه شکل گرفت و آینده را شکل داد. دستمزدها راکد بودند ، اتحادیه های کارگری پراکنده و ضعیف شدند و به مدت 40 سال آینده شکاف ثروت و درآمد در حالی که کارها به خارج از کشور سپرده می شد ، وسیع تر می شد. امروزه كمتر از 6 درصد كارگران آمريكا سازمان يافته اند و از حقوق مذاكره جمعی برخوردار هستند. حال پرسش اصلی این است که آیا با روند رو به رشد جمعیت ، جنبش اتحادیه ای و کارگری افزایش می یابد تا خواستار تغییر در عرصه های سیاست ، فرهنگ و به ویژه اقتصاد شود؟ آیا نیروی کار رادیکال تر خواهد شد و نقش بیشتری در سیاست آمریکا ایفا می کند؟
After the second world war and into the early 1950s a new era began for American labor. The "golden age" of production became the golden age of American prosperity for workers, but only some white skilled workers. Segregation caused vast disparity between white, black, and Latino laborers which created a new movement in the US. The Civil Rights Movement questioned the fundamentals of racial segregation and opened a new chapter in American society as well as US labor. In the early 1970s, as blacks, browns, and whites became united to form a strong labor movement, new ideas of a globalized economy, with neoliberal politics, and supply-side economy began to shape the future. Wages stagnated, labor unions dissipated and grew weaker, and for the next 40 years the wealth and income gap grew wider and wider while jobs were being outsourced. Today less than 6 percent of US labor is organized and has collective bargaining rights. Now the question is, will union movement and labor rise as the population is rising to demand change in the realms of politics, culture, and certainly economy? Will labor become more radicalized and play a bigger role in politics of America?
**************************************شنبه 19 سپتامبر- 29 شهریور"تاریخچه ای ازجنبش طبقه ی کارگردرایالات متحده ی آمریکا" :با دکترعبدی جوادزاده استاد جامعه شناسیتاریخچه ای از جنبش کارگری در آمریکادر این گفتگو نگاهی اجمالی به پیشینه ی جنبش کارگری در امریکا طی ۱۲۰ سال اخیر و مبارزه ی آنان در کارخانه ها و نیز فعالیتهای سیاسی خواهیم داشت. درحالی که در اواخر قرن نوزدهم کارگران حق هیچ گونه مداخله در فعالیتهای سیاسی نداشتند که این امر موجب جنبش کارگری امریکا و حمایت آنها از دستمزدها، شرایط کار، بهداشت و درمان و مسایل مربوط به کار شد و کمتر درگیر فعالیتهای سیاسی و کسب قدرتهای سیاسی شدند و به ندرت بطور مستقیم در سازندگی دولت سهیم بودندتنها چند بار سازمان دهندگان کارگری در کابینه های ریاست جمهوری گنجانده شدند و به ندرت کاندیدای ریاست جمهوری می شدند. این امر موجب شد تا کارگران در رابطه با تصمیمات مهم اقتصادی در مقایسه با مشارکت جنبش کارگری اروپا در امور سیاسی که در تاریخ آنها نیز از زمان سازماندهی جنبش کارگری از اواسط تا اواخر قرن نوزدهم، مشاهده شده در رابطه با تصمیمات مهم اقتصادی در حاشیه قرار گیرند. در ملل اروپایی جنبش کارگری در قالب حزب کمونیست ، حزب سوسیالیست ، حزب کارگر ، حزب سبز ، احزاب کارگری و غیره به خوبی سازمان یافته اند، کاندید و پیروز انتخابات می شوند، سیاست ها و تصمیمات اقتصادی سیاسی را تعیین و نقش بسزایی را ایفا می کنند. در این گفتمان، ما پیرامون عوامل ایجاد این تفاوتها و چرا کارگر آمریکایی فاقد هر گونه قدرت سیاسی بوده است و چرایی و چگونگی کناره گیری جنبش کارگری ایالات متحده از منظر سیاسی در طی چنین مدت زمان طولانی .خواهیم پرداختUS History of Labor
This is a brief look at US labor in the recent 120 years of struggle at the work place as well as in politics.
Ironically, labor’s hands were cut short from politics in the late 19th century which made the American labor movement adhere to wages, work conditions, healthcare, and work-related issues and much less involved in politics and winning political power. US labor has very seldom had a hand in state building directly. Only a few times were labor organizers included in presidential cabinets, and very seldom did they run for president. This has made labor stand on the sidelines of politics in relation to major economic decisions. In comparison to European labor where their involvement in politics appears in their history since labor became organized from mid to late 19th century. In major European nations labor, well organized, in the form of Communist Party, Socialist Party, Labor Party, Green Party, Workers Part, etc. runs for office, wins elections, determines policy and political economic decisions and plays a significant role. In this talk we will delve into what explains this difference and why has American labor been so void of political power. Why and how is US labor politically sidelined for such long period of time?
**********************************
US History of Labor
This is a brief look at US labor in the recent 120 years of struggle at the work place as well as in politics.
Ironically, labor’s hands were cut short from politics in the late 19th century which made the American labor movement adhere to wages, work conditions, healthcare, and work-related issues and much less involved in politics and winning political power. US labor has very seldom had a hand in state building directly. Only a few times were labor organizers included in presidential cabinets, and very seldom did they run for president. This has made labor stand on the sidelines of politics in relation to major economic decisions. In comparison to European labor where their involvement in politics appears in their history since labor became organized from mid to late 19th century. In major European nations labor, well organized, in the form of Communist Party, Socialist Party, Labor Party, Green Party, Workers Part, etc. runs for office, wins elections, determines policy and political economic decisions and plays a significant role. In this talk we will delve into what explains this difference and why has American labor been so void of political power. Why and how is US labor politically sidelined for such long period of time?
***********************************......به یاد میاورمبه همراه نسیم سحرگاهانبه همراه بوی مادران از خاورانبه همراه خاطره ی یاد رفیقان.....همواره گرامی خواهم داشت یاد یاران را
شهباز
*******
آموزش استفاده از پلتاک جدید - از عقاب
***************
چند کار مشترک
مهاجرانی چون من
نهمین سالروز
متعلق به کجایم
*********
*********
از ما - برای شما
اجرای سمفونی نهم بتهوون - توسط ارکستر سمفونی روتردام
:همه ی ما در صدد آنیم که خود را با واقعیت کنونی وفق داده و در جستجوی راه حل هایی به منظور حمایت از یکدیگر باشیم. نیروهای خلاق نیز در این زمینه یاری می رسانند. بیایید به گونه ای دیگر بیاندیشیم و خلاقیت خود را جهت همبستگی مان به کار بریم. چرا که اگر در کنار هم باشیم پیروزی از آن ماستFrom us, for you;We’re adjusting to a new reality and we’ll have to find solutions in order to support each other. Creative forces help us, let’s think outside of the box and use innovation to keep our connection and make it work, together. Because if we do it together, we’ll succeed.
******
نیل دیاموند و کووید-19
.نیل دیاموند سهم خود در پیشبرد جلوگیری از شیوع ویروس کورونا را ادا میکند. او روش خلاق جدیدی برای این کار پیدا کرده است. او شعر آهنگ مشهور خود (سویت کارولین) را برای استفاده به این منظور تغییر داده که با کلیک کردن روی لینک میشنوید Neil Diamond is doing his part to promote steps to prevent the spread of the Coronavirus – and he found a creative way to do it. Diamond changed the lyrics to his iconic hit "Sweet Caroline" for a musical PSA about the virus.
اجرای سمفونی نهم بتهوون - توسط ارکستر سمفونی روتردام |
نیل دیاموند و کووید-19 |
No comments:
Post a Comment