گفتمان سیاسی اجتماعی
*****
*****
تروریسم
حکومت اسلامی ایران و تشدید دعواهای جناحی و فشارهای آمریکا و متحدانش بر آن!
بهرام رحمانی
در حالی که کمشکشهای
درونی جناحهای حکومت اسلامی تشدید شده است آمریکا و عربستان نیز فشارهای مختلفی بر این حکومت میآورند
و اکنون یک جنگ روانی لفظی شدیدی بین مقامات ایران و آمریکا و همچنین عربستان راه
افتاده است.
در این میان، تنش
میان جناحهای درونی حکومت اسلامی نیز فزونی گرفته است بهحدی که علی خامنهای بهتازگی
در دیدار با شماری از دانشجویان، گفت در مواردی که مسئولان فکری، فرهنگی و سیاسی، «تعطیل»
و دچار «اختلال» هستند، افسران جنگ نرم «آتش به اختیار» هستند.
این اظهارات او واکنشهای
بسیاری را برانگیخت و بسیاری آن را اجازه رهبر حکومت اسلامی به نیروهای «خودسر»
برای برخورد با برنامههای دولت که در تضاد با خواستههای حاکمیت است، برشمردند.
علم الهدی امام مشهد از «آتش به اختیار»، روایت تازهای
داده است. نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی، روز جمعه 26
خرداد در نماز جمعه مشهد گفت: «این آتش به اختیار تعیین تکلیف برای تمام دستگاههای
مسئول اعم از اجرایی و قضایی است.»
علمالهدی گفت: «امیرالمومنین
از این حزباللهیها حتی 10 نفر نداشت و برای این مظلوم واقع شد، چنین نیرویی در
خدمت رهبری و ولایت وجود دارد اما این نیرو در خدمت علی(ع) نبود.
مقام معظم رهبری نسبت
به جوانان ولایی آن قدر اطمینان دارند که میفرمایند شما بدون الهام از قرارگاه
فرماندهی آتش به اختیار میتوانید عمل کنید زیرا هم دشمن را میشناسید و هم میتوانید
دشمن براندازی داشته باشید.
این کلمه معنای
بسیاری دارد و برای همه تعیین تکلیف است، وقتی فرمانده از قرارگاه میگوید «آتش به
اختیار»، یعنی به همه چیز این رزمنده اطمینان دارد و میداند وی صف دشمن را عوضی
نمیگیرد و در مقاومت کوتاه نمیآید و میداند این رزمنده با ایمان و عقیده در خط
براندازی دشمن قدم برمیدارد.»
نماینده ولی فقیه
افزود: «آتش به اختیار یعنی منتظر کسی و جایی نباشید. این آتش به اختیار تعیین
تکلیف برای تمام دستگاههای مسئول اعم از اجرایی و قضایی است.»
***
سنای آمریکا، روز پنجشنبه 25 خردادماه 1396، با اکثریت قاطع آرا
به طرح تحریمهای جدید علیه ایران موسوم بهطرح «مقابله با اقدامات بیثباتکننده
ایران» رای داد.
این طرح تحریمهای الزامآوری را علیه هر فرد و نهاد
مرتبط با برنامه موشکهای بالستیک حکومت اسلامی ایران و همچنین طرفهای تجاری با این برنامه اعمال میکند.
این تحریمها به دلیل توسعه موشکهای
بالستیک ایران، حمایت از تروریسم و گروههای شبهنظامی و نقض حقوق بشر در کشور در
نظر گرفته شده است که نمایندگان مجلس سنا با 98 رای موافق و تنها 2 رای مخالف آن را بهتصویب رساندند.
بهگزارش ایسنا و به نقل از هیل (نشریه
کنگره)، رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا روز سهشنبه در کمیته روابط خارجی سنا
حاضر شد و از وضع تحریمهای جدید علیه رژیم تهران استقبال کرد.
در بخشی از این نشست، تیلرسون از سوی اعضای
کمیته روابط خارجی درباره طرح سنا برای تحریم گسترده حکومت ایران بهویژه سپاه
پاسداران مورد پرسش قرار گرفت که او گفت از نظر او این تحریمها کار خوبی است.
وزیر خارجه آمریکا درباره توافق هستهای
نیز گفت: وزارت خارجه بر اساس دستور رییسجمهوری در حال بازبینی سیاست خود در قبال
حکومت تهران است.
او که برای دفاع از بودجه پیشنهادی دولت در
کمیته روابط خارجی سنا حاضر شده بود، در بخشی از بیانیه ابتداییاش، گفت: حکومت
ایران بهفعالیتها و مداخلاتی که خاورمیانه را بیثبات میکند، ادامه میدهد.
وزیر خارجه آمریکا در تشریح این اقدامات
گفت: پشتیبانی از حکومت ظالم بشار اسد، حمایت مالی از شبهنظامیان خارجی در عراق
و یمن که دولتهای مشروع را تضعیف میکند و تامین تسلیحات سازمانهای تروریستی
مانند حزبالله که متحد ما اسرائیل را تهدید میکند.
پس از تایید سنا اکنون این طرح در مجلس
نمایندگان برای رایگیری مطرح خواهد شد. در صورت تصویب مجلس نمایندگان، این طرح با
امضای دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا، تبدیل به قانون خواهد شد.
ایران پیشتر تحریمهای یکجانبه آمریکا
علیه برنامه موشکی خود را بهعنوان نقض توافق هستهای با شش قدرت جهانی، برجام،
دانسته بود.
این در حالی است که رابرت منندز، سناتور
دمکرات، و سناتور باب کورکر، رییس جمهوریخواه کمیته روابط خارجی سنا تهیهکنندگان
طرح تحریمهای تازه علیه ایران گفتهاند، این تحریمها نقض توافق هستهای با ایران
نیستند.
با این همه جان کری، وزیر خارجه ایالات
متحده در دوره ریاستجمهوری باراک اوباما، فردی که از سوی واشینگتن هدایت گفتوگوهای
اتمی با ایران را برعهده داشت، در مورد وضع تحریمهایی که ممکن است به توافق اتمی
ضربه بزند، هشدار داده بود.
محمدجواد ظریف اقدام سنای آمریکا برای
تدوین تحریمهای جدید علیه ایران را «کوتهنظری» خواند و آن را «نشاندهنده سیاست
غلطی» دانست که «دولت آمریکا به خصوص بعد از انتخابات اخیر دنبال کرده است.»
یک روز پیش از آن نیز عباس عراقچی، رییس
ستاد پیگیری اجرای برجام، اعلام کرد کمیسیون مشترک برجام احتمالا در تیرماه امسال
تشکیل میشود و گفت در صورت اجرایی شدن تحریمهای جدید آمریکا، ایران را در راستای
برجام میبیند.
علی لاریجانی از کمیسیون امنیت ملی و سیاست
خارجی مجلس خواست که «طرح مقابله با مصوبه سنای آمریکا» درباره بسته تحریمی تازه
علیه جمهوری اسلامی را هر چه سریعتر ارائه کند.
به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، علی
لاریجانی رییس مجلس، روز یکشنبه ۲۱ خرداد، گفت که این نهاد «واکنش جدی» به
مصوبه سنای آمریکا نشان خواهد داد و «پاسخ روشنی» به این مصوبه میدهد.
او از کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی
مجلس خواست تا در اولین فرصت «طرح مقابله» با این مصوبه را تهیه و به مجلس ارائه
کند.
بهگزارش خبرگزاری مهر، ولایتی مشاور خامنهای
و عضو هیئت ویژه نظارت بر برجام گفت: اقدام سنای آمریکا در وضع مجدد تحریمها
مسلما بر خلاف روح و جسم برجام است.
او افزود: قطعا هیئت نظارت بر برجام نیز
این مسئله را بررسی و پاسخ مناسبی به اعمال تحریمهای آمریکا خواهد داد.
سنای آمریکا در رایگیری نهایی، طرح تحریم
جدید حکومت ایران را تصویب کرد. بر اساس گزارش صدای آمریکا، طرح تحریم جدید ایران
به خاطر حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر به 51 رای نیاز داشت و به راحتی در سنا
تصویب شد.
براساس این طرح، افراد مرتبط با برنامه
موشک بالستیک ایران و کسانی که با آنها معامله دارند را هدف قرار میدهد. دولت
آمریکا ظرف مدت 90 روز، باید تحریمهای جدیدی علیه افراد و نهادهای فعال در توسعه
برنامه های موشکی ایران تصویب کند.
همچنین بر اساس یکی دیگر از طرحها، سپاه
پاسداران بهطور مستقیم تحت تحریم قرار خواهد گرفت. آمریکا پیشتر در سال 2007
نیروی قدس سپاه پاسداران را تحریم کرده بود. برای اولین بار، آمریکا تحریمهایی علیه سپاه پاسداران به اتهام حمایت
از تروریسم اعمال میکند.
در این میان، مشاور عالی
نماینده ولی فقیه در سپاه گفت: آمریکاییها با اعمال فشار به دنبال زمینه سازی
برای ورود به جنگ با جمهوری اسلامی هستند.
بهگزارش میزان سردار یدالله جوانی مشاور
عالی نماینده ولی فقیه در سپاه، با اشاره به اینکه آمریکاییها در تلاش هستند تا
با فضاسازی، اعمال فشارها و تهدیدها، سیاست دفاعی جمهوری اسلامی را تحت تاثیر قرار
دهند، افزود: آنها خواهان تضعیف نظام هستند تا بتوانند در صورت موفق شدن، جنگی را
علیه ما آغاز کنند.
او افزود: این در صورتی است که مقامات
جمهوری اسلامی و مقامات عالیرتبه نظامی ما بارها اعلام کردند سیاستهای دفاعی و
برنامههای نظامی(موشکی) ما در مسیر خودش حرکت خواهد داشت و ما تحت تاثیر هیچ
موضوعی بهدنبال محدود سازی توان دفاعی خود نیستیم.
همزمان تلویزیون جمهوری اسلامی گفته تحریمهای
سنای آمریکا یک الحاقیه محرمانه دارد.
این منبع گفت: برخی از این تحریمها پیچیدهتر
از تحریمهای قبل از برجام هستند. در حقیقت تصویب این تحریمهای جدید بیاعتنایی
به برجام است و این که دست رییسجمهور آمریکا را برای اقدامات دیگری باز میگذارد.
این منبع افزود: یک الحاقیه محرمانه هم
دارد که از نگاه کارشناسان مهمتر از متن خود این تحریمها است و اینکه ایران را
کشوری فوقالعاده خطرناک معرفی کرده است.
یکی از کارشناسان سپاه پاسداران نسبت به
تحریمهای جدید آمریکا ابراز نگرانی کرد و گفت: آمریکاییها اخیرا بمبی انداختهاند
توی افغانستان و گفتند این مادر بمبها بود، این هم مادر تحریمها است، یعنی صد
رحمت به تحریمهای قبل از برجام!
مجری برنامه صداوسیما پرسید: فکر میکنید
مصوبه شده؟
فوائد ایزدی در پاسخ گفت: بله امروز فردا
کارش تمام است، این طرح برای اولین بار سپاه را در لیست گروههای تروریستی میبرد،
قبلا نیروی قدس سپاه بود، الان کل سپاه بر اساس این طرح در لیست میرود، تصویب هم
خواهد شد، یب تردید ترامپ این طرح را امضاء خواهد کرد.
از سوی دیگر، روسیه روز پنجشنبه
25 خرداد 1396 - 15 ژوئن 2017، آمریکا را متهم کرد در منطقه التنف نزدیک مرز اردن
علیه ارتش سوریه موشک مستقر کرده است.
وزارت دفاع روسیه، ضمن تایید استقرار
سامانه موشکانداز بردبلند هیرماس آمریکا در جنوب شرق سوریه، نسبت به احتمال هدف
قرار گرفتن ارتش سوریه با این موشکها هشدار داد.
هیمارس که ظاهری شبیه کاتیوشا دارد، میتواند
اهداف خود را در 300 کیلومتری مورد اصابت قرار دهد. بنابراین، نیروهای آمریکایی با این موشکها میتوانند
پایگاههای حکومت سوریه، حکومت اسلامی ایران، حزبالله لبنان، روسیه و... را در
خاک سوریه هدف قرار دهد.
نگاهی
به نیروهای تحت حمایت سپاه قدس ایران در منطقه
سپاس قدس شاخه بروز
رمزی سپاه پاسداران حکومت اسلامی ایران است که در این سالها، با صرف هزینههای
گزاف میلیادرها دلاری، تلاش کرده است نیروهایی از کشورهای مختلف بسیج کند، آموزش
دهد، مسلح کند و در راستای منافع خود از آنها، استفاده سیاسی و نظامی ببرد.
برای مثال، نیرویی بهنام
«مدافعان حرم اهل بیت» یا «مدافعان حرم» به گروهی از
اعضای سپاه و بسیج، این نیروهای مذهبی حکومت اسلامی رد سوریه حضور دارند و برخی
مراجع تقلید شیعه و 15 گروه از شبهنظامیان شیعه گفته میشود که با عنوان «دفاع» از آرامگاههای
امامان شیعه و نوادگان آنها در سوریه و عراق مشغول جنگ هستند.
اعضای این گروه شبهنظامی که نیروی «قدس»
سپاه پاسداران با همکاری حزبالله لبنان در آموزش و ساماندهی آنها نقش دارد را
ترکیبی از شیعیان ایران، افغان، پاکستان، عراق، سوریه و لبنان تشکیل دادهاند.
در ایران از مجموعهای به نام قرارگاه
مرکزی «امام حسین» وابسته به سپاه پاسداران که حسین همدانی جانشین آن است بهعنوان
مهمترین مرکز سازماندهی و هدایت نیروهای «مدافعان حرم» نام برده میشود.
از قرارگاه مرکزی «امام حسین» اطلاعات
چندانی در دست نیست٬ اما بهنظر میرسد این قرارگاه با هدف هدایت جنگ در سوریه و
عراق راهاندازی شده باشد.
حسین همدانی فرمانده سابق سپاه تهران،
شناختهشدهترین عضو ارشد این قرارگاه است که در دو سال اخیر بارها درباره تحولات
سوریه و چگونگی راهاندازی واحدهای «بسیج» و سایر گروههای مسلح در این کشور
سخنرانی کرده است.
همدانی در سخنرانیها و گفتوگوهای رسانهای
خود جزئیات زیادی درباره عملکرد ایران در سوریه بیان کرده و ادعا کرده در حال حاضر
70 هزار جوان «علوی»٬ «سنی» و «شیعی» در سوریه توسط سپاه برای جنگ سازماندهی شدهاند.
همدانی افزوده این جوانان در قالب 42 گروه و 128 گردان در سوریه در حال جنگ بوده و 130 هزار بسیجی آموزشدیده ایران نیز بهمنظور جنگ منتظر ورود به سوریه
هستند.
محمد اسکندری، فرمانده سپاه «ملایر» یکی
دیگر از فرماندهان سپاه است که اعلام کرده این سازمان نظامی 42 تیپ و 138 گردان مجهز را برای جنگ با مخالفان بشار اسد در داخل خاک سوریه آماده
کرده است.
محمدعلی جعفری٬ فرمانده کل سپاه پاسداران،
نیز تعداد نیرویهای مبارز در عراق و سوریه را در مجموعه 200 هزار نفر اعلام کرده که در قالب نیروهای «مسلح مردمی» مشغول جنگ
هستند.
همه این نیروها در قالب سپاه بینالمللی
«مدافعان حرم» در سوریه و عراق میجنگند.
«مدافعان
حرم» با عضوت غیررسمی نیروهای «قدس» سپاه پاسداران و دستکم 15 گروه نظامی مشهور تشکیل شده که در حال حاضر در سوریه و عراق در حال
جنگ با گروه «داعش» هستند.
هسته اولیه گروه «مدافعان حرم» را آنطور
که رسانههای ایران گزارش کردهاند گردان «ابوالفضل العباس» به رهبری فردی به نام
«عبدالامیر الربیعی» تشکیل داده است.
اعضای گردان «ابوالفضل العباس» که در شهر
نجف و با فتوای «شیخ قاسم الطائی» یکی از علمای شیعه عراق در سال 2005 میلادی پایهگذاری شده، شامل «گردانهای حزبالله» شیعه و برخی دیگر
از نیروهای شبهنظامی شیعی این کشور هستند که سابقه فعالیت بعضی از آنها به
دوران صدام حسین میرسد.
گردان «ابوالفضل العباس» یکی از نخستین
گروههای شیعه عراقی بود که با آغاز درگیریها در سوریه راهی این کشور شد و در اول
فوریه 2013 میلادی رهبری چندین گروه دیگر جنگجویان شیعی در سوریه را برعهده
گرفت و با انتشار بیانیهای رسمی اعلام موجودیت کرد.
در این بیانیه به تشکیل گروهی جدید و بینالمللی
با همین نام اشاره شده که هدف آن «ایمان به اسلام و مقاومت در برابر گروههای
تکفیری» اعلام شده بود.
مهمترین گروههایی که در حال حاضر در
سوریه و عراق مشغول جنگ با گروه «داعش» هستند را نیروهای زیر تشکیل میدهند:
1- نیروی «قدس» سپاه پاسداران:
از این نیرو بعد از نیروی زمینی، هوایی،
دریایی و بسیج به عنوان پنجمین نیروی سپاه پاسداران نام برده میشود که ماموریتهای
«برونمرزی» این نهاد را برعهده دارد. نیروی «قدس» در جریان جنگ ایران و عراق راهاندازی
شد و هدف آن انجام ماموریتهای شناسایی و نظامی در خاک عراق بود.
پس از آغاز ناآرامیها در سوریه در سال 2011 دور جدیدی از ماموریتهای نیروی «قدس» سپاه در منطقه به خصوص سوریه
آغاز شد، ضمن این که این ماموریت با حمله گروه «داعش» به عراق، گستردهتر از قبل
نیز شده است.
نیروی «قدس» سپاه پس از دستگیری و آزادی
چندین فرمانده ارشد خود در ماههای نخستین درگیری سوریه، به آرامی رویکردش در
اعزام نیرو را تغییر داد و به حزبالله لبنان در زمینه اعزام، آموزش و سازماندهی
این نیروها نقش بیشتری داد.
در این تغییر رویکرد، فرماندهان این نیرو
تصمیم به راهاندازی «ستاد مردمی مدافعان حرم» در ایران گرفتند تا از این طریق
بتوانند نیروهای داوطلب جنگ در سوریه را سازماندهی و به این کشور اعزام کنند.
این ستاد تاکنون بیش از 10 تجمع با عنوان «مدافعان حرم» در تهران و تجمعات فراوان دیگری در سایر
شهرهای ایران به منظور تشویق جوانان مذهبی برای پیوستن به جنگ سوریه برگزار کرده
است.
مسئولیت برگزاری این تجمع را هیاتی در
تهران به نام «هیاتالرضا» برعهده دارد که مداح آن یعنی عبدالرضا هلالی یکی از
کارمندان سپاه تهران است.
این ستاد طی سه سال گذشته توانسته دهها تن
از جوانان مذهبی فعال در مساجد، حسینیهها، پایگاههای بسیج و حتی برخی اعضای سپاه
شهرستانها را از ایران برای جنگ به سوریه اعزام کند.
جنازه دهها تن از اعضای این گروه تاکنون
در شهرهای مختلف ایران تشییع و به خاک سپرده شده و از تعداد دقیق این کشتهها
اطلاع دقیقی در دست نیست.
سپاه پاسداران با وجود تشدید درگیریها در
سوریه و عراق و حضور رسمی قاسم سلیمانی در میادین جنگی عراق، همچنان از طریق گروه
«مدافعان حرم» اقدام به اعزام نیرو به این دو کشور میکند تا هزینههای منطقهای و
بینالمللی دخالتهای خود در امور داخلی برخی کشورهای منطقه را کاهش دهد.
2- حزبالله لبنان
حزبالله لبنان شناختشدهترین گروه در جنگ
شیعیان با گروه «داعش» در سوریه و عراق است که حسن نصرالله٬ دبیرکل آن بارها
حضور نظامی نیروهای این گروه در سوریه را تاییدکرده است.
حزبالله لبنان از اواخر سال 2012 در درگیریهای سوریه مشارکت داشته و شمار کشتههای آن تا بیش از 250 نفر اعلام شده است.
این گروه بهعنوان مهمترین مرجع آموزش و
طراح جنگ شهری در عراق و سوریه محسوب میشود که به خواست ایران وارد درگیریها در
این دو کشور شده است. بسیاری از شبهنظامیان شیعی در این دو کشور از سوی فرماندهان
زبده حزبالله لبنان آموزش داده میشوند.
علت واگذاری این ماموریت به حزبالله لبنان
از سوی نیروی «قدس» سپاه، تجربه بالای این گروه در جنگ چندین ساله با اسرائیل است؛
سالها جنگ شهری و منطقهای، فرماندهان این نیرو در جنگ شهری را زبده کرده است.
«حزبالله
لبنان» با الهام گرفتن از الگوی همکاری خود با نیروی «قدس» سپاه٬ دستکم از دو
گروه «کتائب حزبالله» و «عصائب اهل الحق» در عراق برای تعلیم و تجهیز چند گروه
شبهنظامی شیعی دیگر استفاده میکند.
بسیاری از نیروهای این گروه در حال حاضر
در مناطقی از سوریه و عراق با گروه «داعش» مشغول جنگ هستند.
در سایت رسمی آیتالله خامنهای صفحه ویژهای
بهنام «مقاومت» راهاندازی شده که محتوای بسیاری از آن مربوط به حسن نصرالله٬
فعالیتهای حزبالله لبنان و سخنان رهبر حکومت اسلامی درباره تحولات این مناطق است.
در این صفحه نقشهای وجود دارد که کشورهای
ایران، بحرین، سوریه، عراق، یمن، لبنان، پاکستان، میانمار، هندوستان، فلسطین، مصر،
لیبی و تونس را با رنگهای متفاوتی ترسیم کرده و این کشورها را محور «مقاومت
اسلامی» معرفی کرده است.
مدیریت اصلی اجرای این پروژه آنطور که
سردارعلی شادمانی، معاون عملیات ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرده از سوی آیتالله
خامنهای به سپاه پاسداران واگذار شده است.
این نقشه نشانه دقیق و روشنی از سیاستهای
حکومت اسلامی برای گسترش نفوذ خود در این کشورها است که در حال حاضر با عاملیت
حزبالله لبنان دنبال میشود.
در این سیاست، حزبالله لبنان ماموریت
یافته در کشورهای مذکور اقدام به راهاندازی «هستههای مقاومت» بهنام «حزبالله»
کند.
حزبالله لبنان براساس این نقشه و با
همکاری نیروی «قدس» سپاه پاسداران تاکنون توانسته در سوریه، عراق، پاکستان، یمن، فلسطین
و تونس اقدام به راهاندازی تشکیلات «حزبالله» کند.
حزبالله لبنان در سالهای اخیر همسو با حکومت
اسلامی درباره تحولات داخلی این کشورها موضعگیری روشنی داشته و از تخولات این
کشورها همسو با منافع حکومت اسلامی ایران دفاع کرده است.
3-
حزبالله سوریه
حزبالله سوریه شاخه دوم حزبالله لبنان در
کشور سوریه است که حسین همدانی، جانشین قرارگاه مرکزی «امام حسین» تشکیل این
مجموعه از سوی حکومت اسلامی را تایید کرده است.
این گروه شامل جنگجویان حامی بشار اسد در
سوریه است و به صورت محدود به ارتش این کشور در پیکار با مخالفان اسد کمک میکند.
حزبالله سوریه در آوریل 2014 میلادی ضمن اعلام کشته شدن هشت تن از اعضای خود با صدور بیانیهای
اعلام موجودیت کرد.
طبق گزارشها اعضای حزبالله از شیعیان 12 امامی سوریه تشکیل شده و آموزش آنها بر عهده فرماندهان حزبالله
لبنان و سپاه پاسداران است.
تعداد نیروهای این گروه 15 هزار نفر برآورد میشود و اعضای آن در فیلمی که منتشر شده، اعلام
کردهاند راه روحالله خمینی را ادامه خواهند داد و به دفاع از آرامگاه «حضرت
زینب» خواهند پرداخت.
4- سپاه «بدر»
سپاه «بدر» مشهورترین عضو «مدافعان حرم» در
عراق است که رابطه بسیار نزدیکی با حکومت اسلامی و سپاه پاسداران در ایران دارد.
این سپاه جزء 42 گروه شبهنظامی فعال در عراق است که به همراه 28 گروه شبهنظامی دیگر «مستقیما مورد حمایت ایران» قرار دارند.
سپاه «بدر» شاخه نظامی مجلس اعلای اسلامی
عراق بوده که در سال 1980 میلادی توسط محمدباقر حکیم رییس وقت این تشکل سیاسی - نظامی و با
عضویت گروهی از اسرا و پناهندگان عراقی در ایران تاسیس شد.
اعضای این سپاه خود را از فداییان روحالله
خمینی، بنیانگذار حکومت اسلامی، میدانند و در زمان صدام حسین، مبارزه با حکومت
او را «جهاد فیسبیلالله» عنوان میکردند.
فرماندهی سپاه «بدر» را در حال حاضر هادی
عامری بر عهده دارد که پیشتر نماینده مجلس و وزیر حمل و نقل دولت عراق بوده و
شخصیت مهمی در «بسیج مردمی» عراق علیه گروه «داعش» است.
هادی عامری ارتباط بسیار نزدیکی با قاسم
سلیمانی٬ فرمانده نیروی «قدس» سپاه دارد و تاکنون تصاویر متعددی از این دو فرمانده
نظامی در عراق منتشر شده است.
پنجم نوامبر سال 2014 نیز تصویری از عامری و سلیمانی در خانه رهبر حکومت اسلامی منتشر شد
که در آن زمان بازتابهای فراوانی بههمراه داشت و نشانه نزدیکی این فرمانده سپاه
عراق به رهبر حکومت اسلامی بود.
این سپاه چندی پیش ویدیویی در تعریف و
تمجید از آیتالله خامنهای ساخته و پخش کرده است. مقر کنونی این سپاه در عراق، پادگان «اشرف» مقر سابق اعضای سازمان
مجاهدین خلق ایران است که در جولای سال 2014 در اختیار این سازمان نظامی قرار گرفت.
5-
گردان «ابوالفضلالعباس» یا «لواء ابوالفضل العباس»
گردان «لواء ابوالفضل العباس» که متشکل از
چند گروه نظامی شیعی عراقی است، بهطور رسمی در اول فوریه سال 2013 با هدف حفاظت از آرامگاه حضرت زینب، دختر امام اول شیعیان در سوریه
اعلام موجودیت کرد.
اعضای این گردان را علاوه بر گروه «الیوم
الموعود» وابسته به «جریان صدر» به رهبری «مقتدى الصدر» و گروه «عصائب أهل الحق»
به رهبری «شیخ قیس الخزعلی» وابسته به «جیش المهدی»، گروهی از اعضای حزبالله
لبنان و اتباع عراقی ساکن دمشق تشکیل میدهند.
تاکنون چندین فیلم از گردان «ابوالفضل
العباس» در سایتهای مختلف اینترنتی پخش شده که در یکی از آنها اعضای این گردان
تاکید میکنند تنها با هدف دفاع از آرامگاه «حضرت زینب» وارد دمشق شدهاند.
برخی اعضای این گردان پس از حمله گروه
«داعش» به خاک عراق به جمع سایر شیعیانی پیوستهاند که با هدف مقابله با گروه
«داعش» در این کشور سلاح به دست گرفتهاند.
«علاء
الکعبی»، مسئول نظامی گردان «ابوالفضل العباس» تعداد نیروهای فعلی این گردان در
خاک عراق را 500 نفر اعلام کرده است.
برخی خبرگزاریهای رسمی در ایران تشکیل
این گردان در سوریه را اقدامی از سوی حزبالله لبنان و شخص حسن نصرالله اعلام
کردهاند.
فرماندهی این گردان را فردی بهنام حسین
ابوعجیب از شیعیان عراقی ساکن سوریه برعهده دارد که دارای ارتباط نزدیکی با نیروی
«قدس» سپاه پاسداران است.
6- گردان «فاطمیون»
گردان «فاطمیون» یکی دیگر از گروه جنگجویان
شیعه حاضر در سوریه است که بسیاری اعضای آن را شماری از افغانهای مقیم ایران
تشکیل میدهند؛ آنها پس از جذب٬ آموزش و سازماندهی در پادگانهای سپاه به این
کشور اعزام میشوند.
این گردان آنطور که رسانههای ایران اعلام
کردهاند ابتدا از سوی ۱۷ نفر از افغانهای شیعه مقیم دمشق تشکیل شد و پس از گسترده شدن جنگ در
سوریه، به یک گردان نظامی تبدیل شد.
براساس برخی گزارشها در حال حاضر بیش از
دو هزار و 500 عضو این گردان که از شیعیان افغان مقیم کابل، ایران و سوریه هستند در
مناطق مختلفی از خاک سوریه به جنگ مشغولند.
این گزارشها تعداد افغانهای کشته شده عضو
این گردان در درگیریهای سوریه را حدود 200 نفر اعلام کردهاند.
پیکر تعداد قابل توجهی از اعضای کشته شده
این گردان در دو سال گذشته در شهرهای مختلف ایران به خصوص قم و مشهد تشییع و به
خاک سپرده شده است.
افغانهای شیعه مهاجر بسیاری سالهاست که
در دو شهر مذهبی قم و مشهد زندگی میکنند. بسیاری از اعضای گردان «فاطمیون» ساکن این دو شهر بوده و کار سازماندهی
و اعزام آنها را سپاه استانی قم و خراسان رضوی برعهده دارند.
فرماندهی اصلی این گردان را فردی به نام
عليرضا توسلی معروف به «ابوحامد» برعهده داشت که 28 فوریه سال 2015 در «درعا»ی سوریه کشته و پیکر وی چند روز بعد در مشهد به خاک سپرده
شد.
پس از مرگ توسلی که گزارش شده در جنگ ایران
و عراق نیز حضور داشته است، تصاویر قابل توجهی از او با قاسم سلیمانی منتشر شد.
در شبکههای تلویزیونی ایران چندین فیلم
از گردان «فاطمیون» و اعضای کشته شده آن تهیه و پخش شده است.
7-
گردان «زینبیون»
گردان نوپای «زینبیون» سومین گروه نظامی
سازماندهی شده از داخل ایران برای جنگ در سوریه است که اعضای آن را شیعیان
پاکستانی مقیم ایران تشکیل دادهاند.
این گردان پس از حمله گروه «داعش» به عراق
و با حمایت نیروی «قدس» سپاه راهاندازی شده و ماموریت اصلی آن در عراق تعریف شده
است.
پایگاه اصلی این گردان در شهر مذهبی قم و
اسلامآباد پاکستان قرار دارد. تاکنون جنازه چندین عضو کشتهشده این گردان در قم
تشییع و به خاک سپرده شده است.
گفته میشود این گردان ارتباط نزدیکی با
«حزبالله پاکستان» دارد و دبیر کلی آن را فردی بهنام «هادی نقوی» عهدهدار است.
نقوی به صراحت اعلام کرده که این گروه زیر مجموعه حزبالله لبنان است.
حزبالله لبنان علاوه بر پاکستان چندین
شاخه نظامی دیگر در سوریه و عراق راهاندازی کرده که این گروهها هدف خود را
مقابله با نیروهای «تکفیری» اعلام کردهاند.
8-
گردان « لواء ذوالفقار»
این گردان بعد از گردان «ابوالفضل العباس»
دومین گروه مسلح شیعی عراقی در دمشق است که اعضای آن اعلام کردهاند مشغول «دفاع»
از آرامگاه دختر امام اول شیعیان هستند.
فرماندهی این گردان را «ابوشهد الجبوری»
برعهده داشت که وی نیز فوریه سال 2014 در درگیریهای دمشق جان خود را از دست داد.
«الجبوری»
پیش از مرگ ارتباط نزدیکی با جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران داشت و تصاویر متعددی
از وی در ایران منتشر شده که نشانهای از میزان ارتباط وی با جمهوری اسلامی است.
جانشین «الجبوری» فردی بهنام «فاضل صبحی»
معروف به «ابوهاجر» از اعضای گروه «عصائبالحق» عراق بود که در درگیریهای سوریه
کشته شد و از سفرهای او به ایران نیز تصاویر متعددی منتشر شده است.
از این گردان اطلاعات زیادی در دست نیست،
اما دو فرمانده آن یعنی «ابوشهد الجبوری» و «فاضل صبحی» از شناختهشدهترین اعضای
«مدافع حرم» در ایران بهشمار میروند.
9- گروه عصائب اهل حق
مجوز فعالیت نظامی گروه «عصائب اهل حق»
عراق به دبیر کلی «شیخ قیس خزعلی» را محمود هاشمی شاهرودی صادر کرده است.
محمود هاشمی شاهرودی، رییس سابق قوه قضاییه
ایران و عضو کنونی هیات رییسه مجلس خبرگان و متولد عراق است.
«عصائب
اهل حق»، اعلام کرده حضور نیروهای آمریکایی در خاک عراق بهنام «ائتلاف» در برابر
«داعش» را بهمنزله اشغال خاک این کشور میداند و با این نیروها وارد جنگ خواهد
شد.
آگوست و اکتبر سال 2014 دو گروه از اعضای «عصائب اهل حق» برای تمرینهای نظامی و دیدار با
برخی روحانیون بلندپایه قم به ایران سفر کردند که در آن زمان انتشار تصاویری از
آنها بازتابهای زیادی در رسانهها بههمراه داشت.
اعضای این گروه جزء نخستین افرادی بودند که
با آغاز درگیریها در سوریه وارد این کشور شده و علیه مخالفان بشار اسد مشغول جنگ
شدند و در حال حاضر نیز در عراق مشغول جنگ هستند.
جوانی به نام مهدی بختیاری، نماینده گروه
«عصائب اهل حق» در ایران است.
«عصائب
اهل حق» از جمله گروههای شیعه عراقی است که معتقد به «ولایت فقیه» و ولایت آیتالله
علی خامنهای است.
این گروه که «حزبالله لبنان» را از
الگوهای خود معرفی میکند، قبل از حمله گروه «داعش» به عراق حدود سه هزار نفر عضو
داشت و در حال حاضر تعداد نیروهایش را بیش از 50 هزار نفر اعلام کرده است.
10- «سرایا السلام»
نام قبلی این گروه «جیشالمهدی» بود و
مقتدی صدر، روحانی تندروی شیعه در عراق رهبری آن را بر عهده دارد. «لواء الیوم»
نام دیگر گروه «سرایا السلام» است.
سرایا السلام یکی از گروههای نظامی در
عراق است که پس از سقوط شهر موصل بهدست داعش، توسط مقتدی صدر راهاندازی شد.
نام مقتدی صدر در سال 2003، پس از سقوط رژیم صدام بر سر زبانها افتاد. او که فرزند آیتالله
محمد محمدصادق صدر از مراجع عظام تقلید عراق بود، پس از اشغال این کشور در سال 2003 توسط آمریکا، گروهی بهنام «جیش المهدی» تشکیل داد.
مقتدی صدر هدف از تشکیل این گروه مسلح را
مبارزه با «اشغالگران» اعلام کرد و نیروهای «جیشالمهدی» بارها با نیروهای
آمریکا در شهرهای مختلف عراق به خصوص در شهر نجف درگیر شدند.
صدر بهدلایلی در سال 2009، نام این گروه را به «لواء الیوم الموعود» تغییر داد، اما هدف اصلی آن
که مبارزه با نیروهای آمریکایی بود، همچنان به قوت خود باقی مانده است.
مقتدی صدر پس از اشغال شهر موصل به دست
داعش و صدور فتوای جهاد کفایی از سوی آیتالله علی سیستانی، گروه «سرایاالسلام»
را تشکیل داد.
بسیاری از اعضای این گروه در گذشته عضو «جیش
المهدی» و«لواء الیوم الموعود» بودند. در ابتدا هدف گروه «سرایا السلام» تنها حفاظت از مساجد و اماکن مقدس
شیعیان و اهل سنت عراق بود، اما بعدا اعضای این گروه در درگیریهای متعدد با
«داعش» در مناطق مختلفی همچون سامراء، دیالی، آمرلی و جرف الصخر شرکت کردند.
11- «سرایا الخراسانی»
اعضای گردان «سرایا خراسانی» را بیشتر
شیعیان جنوب و مرکز عراق تشکیل دادهاند و هدف اصلی آن مبارزه با گروه «داعش» است.
فرماندهی این گردان شیعی را فردی بهنام
«سیدعلی الیاسری» بر عهده دارد و در گفتوگویی به صراحت خواستار تشکیل سپاه پاسداران
در عراق شده است.
یکی از ویژگیهایی که گردان نظامی «سرایا
خراسانی» را از دیگر گروههای نظامی در عراق و سوریه متمایز میکند لوگو و نشانی
است که این گروه برای خود انتخاب کرده که مانند نشان سپاه پاسداران ایران است.
این گروه بهعلت وابستگیهای مستقیم به
تهران از دیگر گروههای شیعه پیشی گرفته و بهخوبی از لحاظ نظامی و لجستیکی
پشتیبانی میشود.
در یکی از ویدیوکلیپهایی که از سوی گروه
«سرایا الخراسانی» تولید و منتشر شده از حمید تقوی، یکی از فرماندهان کشته شده
سپاه در عراق به عنوان موسس این گروه نام برده شده است.
حمید تقوی یکی از فرماندهان نیروی «قدس»
سپاه بود که در دسامبر سال 2014 در سامرا کشته شد و تصاویری از وی در برخی خیابانهای شهر عراق نصب
شده است.
تلویزیون نوپای «افق» وابسته به سپاه
پاسداران نیز هفت آوریل سال 2015 مستندی از یکی از عملیات این گروه در آزادی شهر «بلد» را پخش کرده
که برخی از اعضای آن بر روی لباسهای خود تصاویری از آیتالله علی خامنهای حمل
میکنند.
12- «کتائب حزبالله»
گردانهای حزبالله عراق(کتائب حزبالله
فیالعراق) یکی دیگر از گروههای جنگجوی شیعه در عراق است که بیشتر اعضای آن را
مقلدان آیتالله محمدباقر صدر و آیتالله خمینی دو تن از مراجع تقلید شیعه تشکیل
دادهاند.
«کتائب
حزبالله» در سال 2003 میلادی راهاندازی شد. این گروه با اینکه جزء مخالفان سرسخت صدام
حسین بود، اما به شدت اشغال کشور به دست نیروهای خارجی را رد میکرد.
«کتائب
حزبالله» پس از سقوط صدام، نخستین عملیات ضد آمریکایی خود را در تاریخ 23 اکتبر سال 2003 در منطقه «بلدیات» شهر بغداد انجام داد و تا سال 2011 به انجام این نوع عملیات مبادرت میکرد.
«گردانهای
حزبالله عراق» تنها گروه شبه ظامی شیعه عراقی است که در لیست سیاه تروریستی
ایالات متحده قرار دارد.
پس از آغاز بحران سوریه، نیروهای «کتائب
حزبالله» برای دفاع از حکومت بشار اسد وارد سوریه شدند که این حضور همچنین ادامه
دارد.
اعضای «گردانهای حزبالله عراق» در حال
حاضر در عراق و سوریه مشغول جنگ با گروه «داعش» هستند.
این گروه از توانایی بالای امنیتی و
عملیاتی برخوردار است، زیرا هدف آنها از ابتدا نفوذ به سرویسهای اطلاعاتی آمریکا
یا عراق بود.
«رحمان
الجزائری»، دبیرکل «گردانهای حزبالله» عراق اعلام کرده که این تشکیلات در حال
حاضر بیش از پنج هزار نیرو در قالب سه گردان در عراق دارد.
13- حزبالله عراق
«حزبالله
عراق» در واقع بخشی از «حزبالله لبنان» به رهبری حسن نصرالله است که از سوی «واثق
البطاط» بنیان گذاشته شد.
واثق البطاط متولد سال 1973 میلادی در استان «میسان» عراق بود که از سال 1993 میلادی به همراه گروهی از مخالفان صدام حسین به ایران مهاجرت کرد.
البطاط که سالهای زیادی در ایران زندگی
کرده بود و سابقه عضویت در سپاه «بدر» را داشت در سال 2002 اقدام به راهاندازی تشکیلاتی بهنام «ثارالله» کرد و به گروه «جبشالمهدی»
پیوست.
البطاط در سال 2006 در لبنان نام تشکیلات «ثارالله» را به «حزبالله» تغییر داد و بنای
کار آن را بر «مقاومت اسلامی» گذاشت و بعد از خروج آمریکا از عراق عنوان «مقاومت»
را به «نهضت» تغییر داد.
شمار اعضای «حزبالله عراق» آنطور که
مسئولان آن اعلام کردهاند بیش از 380 هزار نفر است که همگی آنها مسلح بوده و
در مجموع بیش از 10 هزار موشک نیز در اختیار دارند.
14- «کتائب امام
علی»
گروهی از شبهنظامیان شیعی مقیم عراق را
اعضای این گروه تشکیل دادهاند و فرماندهی آنها را «محمد شبل الزیدی» برعهده دارد. این گروه یک ماه پس از اشغال شهر موصل از سوی گروه «داعش» تشکیل شد.
علی موسوی با کنیه «ابوحسنین» جانشین «شبل
الزیدی» در این گروه بود که ششم مارس سال 2015 در جریان آزادسازی شهر «تکریت» کشته شد.
«کتائب
امام علی» همچون سایر گروههای شیعی با حمایت حکومت اسلامی ایران و با هدف از
مقابله با گروه «داعش» تشکیل شده است.
تصاویر بسیاری از فرماندهان این گروه در
کنار قاسم سلیمانی در شبکههای اجتماعی و سایتهای خبری منتشر شده که نشان از
ارتباط نزدیک موسسان آن با نیروی «قدس» سپاه دارد.
15- کتائب سیدالشهداء
«کتائب
سیدالشهداء» یکی از گردانهایی است که از سال 2003 با نیروهای آمریکا در عراق میجنگید و از سال 2011 نقش موثری در جنگ سوریه ایفا کرده است.
اعضای این گردان را شیعیان عراقی تشکیل
دادهاند و هدف خود از حضور در سوریه را محافظت از آرامگاه «حضرت زینب» اعلام کردهاند.
براساس برخی گزارشها تاکنون 30 تن از اعضای این گروه در درگیریهای سوریه جان خود را از دست دادهاند.
از ابومصطفی خزعلی به عنوان فرمانده این
گردان و از «ابو الاء الولائی» به عنوان دبیرکل این گروه نام برده میشود که
تصاویر و اطلاعات چندانی درباره آنها در دسترس نیست. تلویزیون رسمی ایران نیز مستندی درباره این گروه ساخته و پخش کرده است.
16- «حرکة النجباء»
«جنبش
مقاومت اسلامی حرکت حزبالله النجباء» که به اختصار گردان «النجباء» نامیده میشود
را گروهی از شیعیان نزدیک به جمهوری اسلامی تشکیل دادهاند.
گردان «حزبالله نجباء» همانند گردان
«اباالفضلالعباس» از زیرشاخههای گروه «عصائب اهل الحق» بوده که فرماندهی آن را
«شیخ اکرم الکعبی» از مشاوران و معاونان سابق «مقتدی صدر» برعهده دارد.
این گروه رابطه بسیاری نزدیکی هم با حزبالله
لبنان دارد و در سایتهای اینترنتی تصاویری از فرمانده آن با حسن نصرالله در سفری
که به لبنان داشته٬ وجود دارد.
«ابوعیسی
اقلیم» از فرماندهان نظامی حزبالله لبنان مسئولیت اصلی آموزش نظامی این گروه در
عراق را برعهده داشته است. از این فرمانده حزبالله نیز تصویری در کنار «الاکرم الکعبی» در سایتهای
خبری منتشر شده است.
«ابوعیسی
اقلیم» در پی حمله بالگردهای اسرائیل به یک کاروان نظامی حزبالله لبنان در استان
«قنیطره» سوریه به همراه جهاد مغنیه، یکی از فرمانده سپاه پاسداران و چند عضو دیگر
حزبالله کشته شد.
از «حرکة النجباء» اطلاعات زیادی در دست نیست٬
اما این گروه در تمجید از قاسم سلیمانی ویدیویی منتشر کرده است. از «شیخ اکرم الکعبی» تصاویر مشترکی با قاسم سلیمانی منتشر شده است.
«حرکة
النجباء» تنها گروهی است که در جریان جنگ با گروه «داعش» در عراق ادعا کرده پهپادی
بهنام «یسیر» به منظور شناسایی مناطق عملیاتی ساخته و به پرواز درآورده است.
از «یحیی الشبری» به عنوان نماینده «جنبش
حزبالله النجباء» در ایران نام برده میشود که 17 مارس سال 2015 در مراسمی که سفارت عراق در تهران برگزار کرد، حضور داشت.
17-
حوثیهای یمن
حوثیهای یمن بیش
از 12 سال است که با حکومت مرکزی در نبرد هستند. آنها اقلیتی کمتوان بودند که
امروز بر بیشتر خاک یمن مسلط شدهاند.
یک سوم جمعیت یمن
پیرو مذهب زیدی هستند، که از فرقههای منشعب از اسلام سنتگرا محسوب میشود و
نزدیکیهایی به کیش شیعه دارد. آنها بهطور عمده در منطقه کوهستانی شمال کشور و
هممرز با عربستان سعودی زندگی میکنند.
پیروان خاندان «حوثی»
در سال 2004 با قدرت مرکزی
وارد نبرد مسلحانه شدند. علی عبدالله صالح، رییس جمهور وقت، که خود زیدی است، آنها
را «تروریسم» نامید و دست به سرکوب آنها زد. از آن زمان تا سال 2010 هزاران نفر از حوثیها کشته و صدها هزار نفر
آواره شدند.
در جریان جنبشهای
موسوم به «بهار عربی» ناراضی مردم بالا گرفت و علی عبدالله صالح ناگزیر به فرار از
کشور شد. حوثیها در موقعیت قویتری قرار گرفتند.
هنگامی که عبدربه
منصور هادی به ریاست جمهوری یمن رسید، اوضاع سیاسی و اقتصادی چنان نابسامان بود که
دولت مرکزی توان اعمال قدرت نداشت.
حوثیها باز هم
نفوذ بیشتری پیدا کردند و حتی قبایل نزدیک به «انصارالله» و هواداران صالح رییس
جمهور پیشین به حمایت از آنها پرداختند.
نیروهای وابسته به
«حوثی» در سپتامبر 2014، صنعا پایتخت کشور را تصرف کردند و در ژانویه 2015 به راحتی وارد کاخ ریاست جمهوری شدند. آنها
پارلمان کشور را منحل کردند و بر فرماندهی ارتش مسلط شدند. هادی، رییس جمهور،
ناچار شد مرکز دولت را به عدن منتقل کند، اما با نزدیک شدن نیروهای حوثی به این
شهر، او به عربستان سعودی گریخت.
در سالهای دورتر
حکومت اسلامی نفوذ چندانی در یمن نداشت. حوثیها، برخلاف تصور، با شیعیان دوازده
امامی حاکم بر ایران، نزدیکی اعتقادی زیادی ندارند.
پس از آن که رابطه
یمن با کشورهای عرب همسایه تیره شد و کشورهای غربی سفارتخانههای خود را در این
کشور بستند، رابطه با حکومت اسلامی روز به روز گرمتر شد. میان تهران و صنعا پرواز
هوایی برقرار شد و حکومت اسلامی به حمایت آشکار از نیروهای حوثی پرداخت.
با پیروزی حوثیها،
عربستان سعودی نه تنها نفوذ خود در منطقه را در خطر میدید، بلکه از نفوذ افکار و
قدرت آنها با حمایت حکومت اسلامی ایران در عربستان نیز نگران شد. بههمین خاطر،
ریاض، در همکاری با متحدان خود، ارتشی 150 هزار نفری را برای حمله به یمن و مقابله با
حوثیها بسیج کرد.
نیروی حوثی در یمن، از سوی حکومت اسلامی ایران حمایت میشود. اعمال
قدرت توسط حوثیها در یمن، خشم عربستان سعودی را برانگیخت تا ائتلافی علیه آنها
شکل دهد. جنگ نیابتی در یمن، هم برای حکومت اسلامی و هم عربستان بسیار پر هزینه است.
نفوذ حکومت اسلامی در یمن، با هزینهکردن میلیاردها دلار حکومت اسلامی عملی شده
است.
با این وجود این، دسترسی به تنگه باب المندب از طریق دریای سرخ و
بالطبع خلیج عدن اهرم فشار استراتژیک مهمی برای حکومت اسلامی ایران در تهدید
آمریکا و غرب خواهد بود.
مداخله ایران در یمن، یکی دیگر از نمونههای
ادامه هلال شیعهگری و به چالش کشیدن نظم موجود خاورمیانه فارغ از هزینههای
انسانی آن است.
در حقیقت مردم یمن قربانی رقابتهای و جنگ
نیابتی عربستان و ایران شدهاند. اکنون بنا به ارزیابی سازمان ملل، روزانه از 3 تا 5 هزار مورد جدید ابتلا به وبا در یمن ثبت میشود. یونیسف پیشتر نیز
یمن را با توجه به قحطی و شیوع بیماری، کشوری «در آستانه فاجعه» ارزیابی کرده بود.
گیرت کاپلر، مدیر بخش خاورمیانه صندوق
کودکان سازمان ملل متحد(یونیسف)، روز شنبه ژوئن 2017، با اشاره به خطر شیوع سریع
وبا در یمن اعلام کرد که در این کشور روزانه از 3 تا 5 هزار مورد ابتلای جدید به این بیماری ثبت میشود.
مدیر بخش خاورمیانه یونیسف در گفتوگو با
خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت، فقط در مه 2017، حدود 70 هزار مورد مشکوک به ابتلای به وبا در 19 منطقه از 22 منطقه این کشور ثبت شده است.
کاپلر گفته است که از این تعداد 600 نفر، از جمله بیش از 100 کودک، جان خود را از دست دادهاند. این در
حالی است که کارشناسان شمار واقعی قربانیان وبا در یمن را بسیار بیش از آمار رسمی
ارزیابی میکنند.
گیرت کاپلر ابراز نگرانی کرده است که موارد
ابتلای به وبا بتواند در صورت نرسیدن کمکهای لازم، هر 14 روز تا دو برابر افزایش یابد و به 130 هزار و سپس به حدود 300 هزار مورد برسد.
مدیر بخش خاورمیانه یونیسف تاکید کرده است،
در چنین شرایطی وبا میتواند چنان گسترش یابد که حتی از مرزهای یمن گذشته و به
تمام کشورهای همسایه این کشور جنگزده سرایت کند.
مدیر بخش خاورمیانه یونیسف که به تازگی از
سفر 5 روزه به صنعا، پایتخت یمن، باز گشته است میگوید، در کنار قحطی و گرسنگی،
استفاده از کودکان در جنگ و افزایش کار کودکان، شیوع وبا تازهترین بلای یمن است.
بهگفته کاپلر، «یمن یکی از بدترین نقاط جهان برای کودک بودن است.»
بیماری واگیر وبا که با تهوع و اسهال شدید
همراه است، بهویژه کودکان، سالمندان و بیماران را با خطر مرگ مواجه میکند.
سازمان بهداشت جهانی در ماه اکتبر سال 2016 نخستین موارد ابتلا به وبا در یمن را
گزارش کرد.
همچنین بنا به به گزارش سازمان ملل متحد،
حدود دو سوم جمعیت یمن از دسترسی به آب آشامیدنی پاکیزه محروماند. آب آلوده یکی
از عوامل انتقال و شیوع وباست. این در حالی است که تنها شمار اندکی از تاسیسات و
مراکز بهداشتی یمن قادر به فعالیت هستند.
طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی، 6/7 میلیون
نفر از شهروندان یمن در مناطقی زندگی میکنند که خطر شیوع وبا و ابتلا به این
بیماری بسیار بالاست.
بیماری واگیر وبا در حالی بر یمن سایه
افکنده که این کشور از سه سال پیش درگیر جنگ داخلی است. جنگ یمن از سال 2014
میلادی تاکنون حدود 10 هزار قربانی گرفته، حدود 3 میلیون آواره بر جای گذاشته و
نظام بهداشتی و اقتصاد این کشور را ویران کرده است.
شورشیان حوثی مورد حمایت حکومت اسلامی
ایران، کنترل بخش بزرگی از کشور، از جمله صنعا را در دست دارند. ائتلافی از سنیمذهبها
به رهبری عربستان سعودی نیز، از طریق حملات هوایی با حوثیهای شیعه میجنگند.
در حقیقت جنگ داخلی یمن که به جنگ نیابتی
میان ایران و عربستان معروف شده و به بیثباتی کل منطقه خاورمیانه دامن زده است،
در ماه مارس 2017، وارد دومین سال خود شد. بر اساس گزارش سازمان ملل این جنگ
تاکنون بهکشته شدن 7700 تن و زخمی شدن 42500 تن منجر شده است. در 26 مارس سال 2015،
9 کشور عربی به رهبری عربستان بمباران هوایی یمن را برای جلوگیری از پیش روی حوثیهای
این کشور یا در واقع گسترش نفوذ حکومت اسلامی ایران در یمن آغاز کردند.
تاکنون سه تلاش پی در پی سازمان ملل که از
حمایت آمریکا نیز برخوردار بوده برای ترغیب مذاکرات صلح در یمن با شکست روبرو شدهاند.
قطع مناسبات دیپلماتیک میان عربستان و ایران که در پی حمله به سفارتخانه و
کنسولگری عربستان در ایران به وقوع پیوست، مهمترین مانع انجام مذاکرات صلح در یمن
بهشمار میرود.
در 28 نوامبر سال 2016، شورشیان حوثی و قوای
وفادار به علی عبدالله صالح، رییس جمهوری سابق یمن، با تشکیل یک حکومت ائتلافی راه
را بر طرح سازمان ملل برای تشکیل یک حکومت ائتلاف ملی بستند. در این حال، نیروهای
وفادار به رییس جمهوری یمن، عبد ربه منصور هادی، عدن را به عنوان پایتخت موقت و
مرکز حکومت خود اعلام کردند.
غالب قربانیان جنگ داخلی و بمباران هوایی یمن
را در دو سال گذشته غیرنظامیان این کشور تشکیل میدهند. جنگ داخلی یمن، همچنین به
آوارگی و جابهجایی بیش از 3 میلیون نفر منجر شده است. حدود 19 میلیون نفر از جمعیت
یمن، این فقیرترین کشور شبه جزیره عربستان، بهکمکهای فوری احتیاج دارند. حدود 7
میلیون و 300 هزار نفر از مردم یمن نیازمند کمکهای فوری غذایی هستند و 462000
کودک از سوءتغذیه رنج میبرند.
در روز 22 ژانویه 2014 و همزمان
با کنارهگیری دولت یمن در اعتراض به عملکرد انصارالله در صنعا، «توکل کرمان»،
برنده جایزه نوبل صلح و یکی از اصلیترین مخالفان حوثیها به شبکه الجزیره گفت: «یمن
از طریق پیکارجویان حوثی تحت اشغال حکومت ایران است.»
از زمان قدرت گرفتن حوثیها، خانم کرمان و
طیف وسیعی از تحلیلگران جهان عرب، ایران را به دست داشتن در ناآرامیهای یمن متهم
کردهاند.
18- ...
سپاه
پاسداران انقلاب اسلامی کنترل اقتصادی سوریه را در دست گرفته است
کارشناسان اقتصادی به دیارنا گفتند که
ایران تلاش میکند تا از طریق کانالهای اقتصادی نفوذ خود در سوریه را گسترش دهد و
تلاش های خود را با به کارگیری نفوذ نظامی از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی(آی
آر جی سی) افزایش داده است.
آنها می گویند که این کنترل اقتصادی رو به
رشد تهدیدی جدی برای سوریه و مردم آن میباشد؛ چون حکومت اسلامی ایران اکنون چنگال
خود را در بخشهای اقتصادی، سرمایهگذاری، و مالی نابود شده از جنگ این کشور فرو
برده است.
آنها هشدار دادند که هنگامی که جنگ به
مرحله تعیینکننده پایانی خود برسد ممکن است دیگر قطع رابطه این دو کشور دیگر
غیرممکن باشد و این کار در درازمدت برای اقتصاد سوریه فاجعهبار خواهد بود.
بشیر الباسم، یک وکیل سوریهای ساکن قاهره،
گفت: «پروژه ایران با هدف تاسیس یک سوریه «مفید» واقعا مفید است؛ اما نه برای سوریه، بلکه برای خود ایران.»
او به دیارنا گفت: «هر کس که گسترش مالی،
اقتصادی، و سرمایهگذاری مالی ایران در سوریه را مشاهده کند بهطور واضح می بیند
که طرحی برای در دست گرفتن کنترل منابع اقتصادی سوریه در حال انجام گرفتن است.»
این محدود بهساخت شرکتهای ساختمانی که ما
اخیرا شاهد ظهور آنان بهعنوان شرکای روند بازسازی در مناطق اطراف شهرهایی مانند
دمشق و حمص می باشیم، نیست؛ بلکه به اکثر بخشهای سرمایهگذاری هم گسترش یافته است.
شاهر عبدالله، استاد اقتصاد دانشگاه عین
شام، گفت که برای مثال، شرکتهای تحت مالکیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کنترل
اکثر منابع برق در سوریه را در اختیار دارند.
این شرکتها در حال نصب ژنراتورها و
ایستگاههای تولید برق آبی، گاز طبیعی و در سرتاسر سوریه و همچنین دکلهای برق و
برجهای فشار قوی و حتی کنتورها و تیرهای چوبی برق میباشند.
عبدالله گفت که ایستگاههای برق که کاملا
توسط شرکتهای ایرانی تجهیز میشود، شامل ایستگاههای جندر 2، جندر 3 و تشرین میباشند.
انحصارطلبی ایران در بخشهایی مانند برق
مسائل را هنگامی که جنگ به پایان برسد، پیچیده میکند. عبدالله گفت: «اکثر شرکتهایی که در ایران و خارج از کشور بهویژه در
سوریه کار میکنند تحت کنترل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند که به صورت یک
شرکت هولدینگ کار میکند.»
وی توضیح داد که این شرکتها که تحت نامهای
مختلف کار میکنند؛ آنچه واقعا رخ میدهد را مخفی کرده و تلاش میکنند تا نفوذ
ایران را تضمین کنند.
او اظهار داشت که مهمترین شرکتهای تحت
کنترل ایرانیها شرکت مخابرات ایران و بانک کارگشایی، بانک فیوچر بیاسسی، بانک
آرین، بانک ملی ایران، بانک مهر و بانک انصار در بخش بانکداری میباشند.
عبدالله افزود که در بخش ساختمانی، پایگاه
ساختمانی خاتم النبیاء کنترل کامل اکثر شرکتهایی که در سوریه کار میکنند را در
اختیار دارد.
در بخشهای حمل و نقل و هوانوردی مهمترین
شرکتهای ایرانی یاس ایر و آبان ایر میباشند. در بخش موتورسازی و خودروسازی، سپاه
پاسداران انقلاب اسلامی مالکیت سهم خود در شرکت خودرو سازی را پس از فروش سهام
گروه بهمن برای فرار از تحریمهای بینالمللی افزایش داده است.
عبدالله گفت که در بخش قراردادهای نفت، گاز
طبیعی و انرژی منعقد شده با سوریه آنها از طریق شرکتهای تحت کنترل سپاه پاسداران
انقلاب اسلامی که شامل شرکت نفت ایران، شرکت نفت و گاز پارس، شرکت پتروشیمی شیراز
و شرکت صنایع پتروشیمی کرمانشان میباشد، عمل کردهاند.
شیار تورکو، دانشجوی دوره دکتری دانشگاه
قاهره که در مورد امور مالی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحقیق میکند، گفت که در
ظاهر سرمایهگذاریهای ایران از نظر یک بیننده «فعالیتهای سرمایهگذاری تجاری
عادی بهنظر میرسد.»
او به دیارنا گفت که کمیته مشترک ایرانی سوریهای،
شورای مشترک بازرگانان و سایر خروجیهای رسانهای این فعالیتها را پوشش میدهند و
میگویند که همه چیز از طریق تاجرین و گروههای سرمایهگذاری انجام میشود.
وی گفت اما حقیقت فراتر از این است. او اظهار داشت که ایران، بهویژه از زمان شروع جنگ سوریه تلاش کرده
است تا از حکومت سوریه با تامین وام و کمکهای بلاعوض برای جبران خسارات اقتصادی
کشور حمایت کند. وی اشاره کرد اما هر وام برای خود قیمتی دارد.
وی گفت: «برای مثال برای تبدیل 6/3 میلیار
دلار وامی که دمشق وام دریافت کرده است، تهران تایید سوریه برای ورود دهها شرکت(ایرانی)
بهبخشهای مختلف بازار سوریه مانند شرکتهای صرافی را دریافت کرده است.»
وکیل البسام گفت که پروژه ایران در سوریه
شامل تشکیل یک کمربند مسکونی در اطراف مناطق علوینشین است که تحت کنترل حکومت
دمشق میباشد.
وی افزود که برخی از این مناطق مسکونی در
این بخشها تکمیل شدهاند و غیرنظامیان ایرانی، لبنانی، افغانی، و سوریهای در آنها
سکونت دارند.
البسام گفت: «رامی مخلوف که یکی از بستگان
رییس جمهور سوریه است، از طریق یکی از شرکتهای مستقلاتی خویش توانست اکثر شرکتهایی
که در منطقه دمشق، القلمون و الغوطه که گزارشهای تایید شده نشان میدهند تعدادی
از تاجرین سوری مانند عبدالقادر صبرا و ایمن جابر سهامی در برخی از شرکتهای مخلوف
دارند را خریداری کند.»
شرکتهایی که در مناطقی که مخلوف اکثر سهام
آن را در اختیار دارد شامل صروح، الفجر، البترا، الحدائق، بنیان الشام، آر اِی سی،
و راماک میباشند.
البسام گفت: «این شرکتها همه مستغلات در
این مناطق را از مالکین اصلی آنان به طرق مختلف خریداری کردهاند.»
وی گفت: «ساکنین این مناطق که کاملا اهل
تسنن بودهاند تخلیه شدهاند و همه افرادی که اکنون در کمربند(مسکونی) زندگی میکنند
از علویان و شیعیان بهویژه شیعیان وفادار به ولی فقیه برای اطمینان کامل به
وفاداری به پروژه ایران در سوریه میباشند.»
البسام گفت: «مخلوف با شرکتهای ایران به
ویژه با خاتم النبیاء که مالکیت آن را سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر عهده دارد و
کار را بهبرخی از شرکتهای کوچکتر ایرانی وابسته بهشرکت مادر واگذار کرده است،
شریک شده است.»
وی اظهار داشت که این کار باعث شده است این
مناطق «مملو از ایرانیان شود» از جمله کارگران ایرانی و افغانی که برای کار در این
مناطق به سوریه آمدهاند.
او گفت که حتی نگهبانان این مناطق هم شبهنظامیانی
هستند که در رابطه مستقیم با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند؛ بهویژه شبهنظامیان
حزب الله لبنانی که «ظاهرا سهم خود از مناطق مسکونی را برای سکونت پیکارجویانی که
از لبنان به سوریه آمدهاند، گرفتهاند.»
البسام گفت که این فعالیتهای مستمر
«البته، ترکیب جمعیتی و فرهنگی سوریه را با از میان بردن جزء مهم جمعیت سوریه
تغییر خواهد داد.»
وی گفت: «این مناطق مانند سایر مناطق سوریه
دارای جمعیتهای مختلف علویها و سنیها میباشند و شاهد رنسانسی در طول دهها سال
به خاطر این ترکیب بودهاند.»
وی گفت: «اما اکنون وضعیت را میتوان با
گفتن اینکه دمشق آینده توسط دیوارهای مجتمعهای مسکونی که یک جزء در آن سکونت
دارند، حفاظت خواهد شد.» و اجزاء دیگر در بیرون از آن باقی خواهند ماند.
نیروهای
طرفدار حکومت اسلامی ایران در عراق
سال گذشته میلادی، سخنگوی نیروهای نظامی
آمریکا در عراق گفته در حال حاضر حدود 100 هزار شبهنظامی شیعه در این کشور حضور دارند. به گفته او نزدیک به 80 هزار نفر از این نیروها از سوی ایران حمایت میشوند.
مقامات نظامی آمریکایی، گفتهاند نگران این
موضوع هستند که حتی در صورت شکست نیروهای «دولت اسلامی»(داعش) نیروهای تندروی
دیگری که گرایش ضد آمریکایی دارند در این منطقه به خشونتهای فرقهای دامن بزنند.
بهگفته ژنرال کریس گارور، سخنگوی نیروهای
نظامی آمریکا در عراق، از زمان قدرت گرفتن گروه سنی «دولت اسلامی» در عراق بیش از
دو سال پیش، تعداد نیروهای شیعه به بیش از 100 هزار نفر رسیده است. او که این خبر را به شبکه «فاکسنیوز» اعلام
کرده گفته بیشتر این نیروها را عراقیها تشکیل میدهند.
به گفته این فرمانده نظامی، سایر جنگجویانی
که از سوی نیروهای مردمی بسیج شدهاند شامل سنیهایی هستند که از استانهای انبار
و نینوا میآیند.
گارور تاکید کرده که تمامی این نیروها از
سوی ایران پشتیبانی نمیشوند، بلکه او تخمین میزند که حدود 80 هزار نفر از آنان شبهنظامیانی هستند که از سوی ایران حمایت میشوند.
برخی از کارشناسان معتقدند که تعداد
نیروهایی که از سوی ایران حمایت میشوند بیش از این رقم است.
یک کارشناس در بنیاد دفاع و دموکراسی به
فاکس نیوز گفته: «سیاست دولت اوباما باعث شد که نیروهای ایران جای نیروهای زمینی
آمریکا را در عراق بگیرند.»
شامگاه شنبه 11 اردیبهشت 1396 - 30 آوریل 2017، هزاران عراقی که مقابل پارلمان این کشور در «منطقه سبز»
بغداد تجمع کرده بودند وارد ساختمان پارلمان شدند. معترضان پس از شش ساعت به اشغال
پارلمان پایان دادند و از ساختمان آن خارج شدند.
معترضان طرفداران مقتدی صدر، روحانی پرنفوذ
شیعه هستند و خواستار اصلاحات سیاسی و نبرد با فساد گسترده مالی در عراق شدند. صدر
با کابینه پیشین حیدر عبادی، نخستوزیر شیعهمذهب عراق مخالفت داشت و خواهان آن
بود که عبادی افرادی را در کابینه منصوب کند که وابستگیهای حزبی ندارند.
اعتراضها حیدر عبادی، نخست وزیر عراق را
مجبور کرد که اعضای کابینه خود را تغییر دهد و اعضای جدید کابینه را نه از احزاب
سیاسی، بلکه از میان تکنوکراتها انتخاب انتخاب کند. همین موضوع سبب ناخرسندی سران
احزاب سیاسی شده است. فراکسیونهای احزاب مختلف پارلمان عراق قصد ندارند آن
امتیازاتی را که بهدست آوردند از دست بدهند. در اعتراض صدریها، گروههای پرنفوذ
«طرفدار ایران» نیز با اعتراضات طرفداران صدر مخالفت دارند.
تظاهرکنندگان عراقی این بار در بغداد با
فریاد «ایران از عراق خارج شو!» و «ای سلیمانی، ما تربیتشده صدرهستیم!» صریحا
علیه ایران و پاسدار قاسم سلیمانی هم شعار سر دادند. قاسم سلیمانی فرمانده نیروی
قدس، شاخه برون مرزی سپاه پاسداران ایران است که در صحنه سیاسی عراق نقش تعیین
کنندهای دارد.
بهدنبال این اقدام روز یکشنبه اول مه
2017، پرواز هواپیماهای ایران به بغداد قطع شد. سعید اوحدی، رییس سازمان حج و
زیارت گفت که این موضوع پروازهای زائران به بغداد را با چالش مواجه میكند.
لحن مقامات و رسانههای ایرانی نیز نسبت به
مقتدی صدر تغییر کرد. روزنامه آرمان در تحلیل از اقدامات طرفداران صدر را متهم به «عدم
حمایت از انسجام عراق و مخالفت با منافع شیعیان» این کشور کرد. آرمان که مواضعی
نزدیک به دولت روحانی دارد مینویسد که مقتدی صدر با دادن «شعارهای ناسيوناليستی
عربی» بهدنبال اهداف خود است. آرمان تاکید میکند که «آينده اهداف مقتدی صدر هیچگاه
معلوم نيست.»
اوایل سا 1395، یک روزنامه لبنانی
دستورالعمل کاری وزیر دفاع لبنان در سفر به تهران و دیدار با مقامات این کشور را
تشریح کرد.
سمیر مقبل وزیر دفاع لبنان امروز در سفری
سه روزه به تهران میآید، این سفر بنا به دعوت رسمی مقامات ایرانی است و هیئت
متخصص نظامی نیز وی را همراهی میکند.
به گزارش تسنیم به نقل از
السفیر، مقبل در این سفر قرار است با مقامات ایرانی در مورد جزئیات هدیه
نظامی ایران به لبنان بحث و تبادل نظر کند. علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی
در سفر اخیر خود به لبنان از این هدیه پرده برداشت و گفت ایران حاضر است این هدیه
را بدون پیش شرط و به صورت فوری تحویل لبنان کند تا ارتش این کشور بتواند در برابر
تروریستها از خود و لبنان دفاع نماید.
بر اساس اطلاعات موجود مقبل و هیئت همراه
در این دیدار با دیدگاههای مقامات ایرانی در مورد ماهیت و جزئیات تجهیزات مورد
نظر برای انجام این هدیه آشنا خواهند شد و اقدامات لوجستیک لازم برای انتقال و نگهداری
از این محموله را بررسی خواهند کرد.
البته مقبل در این دیدار هیچ توافقنامهای
را امضاء نخواهد کرد و تعهدی نیز به تهران نخواهد داد بلکه اطلاعات داده شده را به
شورای وزیران لبنان خواهد رساند تا در سایه کارشکنیهای جریان 14 مارس در مورد
اعطای این کمک رایگان به لبنان توافقی بین گروههای سیاسی این کشور حاصل شود.
بر اساس گزارشهای موجود، کمکهای ایران
لیستی متشکل از تجهیزات زیر است: مسلسلهای دوشکا با مهمات، خمپارههای 60 و 80 و 120
و 155 میلیمتری بههمراه مقادیر فراوانی از مهمات، موشکهای تاو، موشک های ضد زره،
دوربینهای دید در شب، مهمات تانکهای تی 55 و تی 72.
پیش از این یک کارشناس نظامی لبنان فهرستی
از تجهیزات مورد نیاز ارتش لبنان که ایران قادر به تامین آنهاست را منتشر کرده
بود. لیست تجهیزات و تسلیحات مورد
نیاز ارتش لبنان میتواند به شکل زیر باشد:
1- سلاحهای انفرادی متوسط: ایران بیشترین
نوع سلاحهای انفرادی استفاده شده در لبنان را تولید میکند، البته میتوانیم
بگوییم که نیاز ارتش بهمهمات این سلاحها بیشتر از نیاز به خود آنهاست. علاوه
بر اینها لبنان به قناصههای سبک و سنگین تولید شده در ایران بهویژه قناصه صیاد
7/12 میلیمتری نیز نیاز دارد تا بتواند اهداف انسانی و زرهی را تا مسافت 2500 متری
به صوت فعال و دقیق هدف قرار دهد. این قناصهها به دوربین های هدفگیری در شب و
روز با دقت بسیار بالا مجهز است و ارتش برای مقابله با دشمن در هر جبههای به دستکم
60 مورد از آن ها نیاز دارد، این قناصهها برای استفاده نیاز به مهارت خارقالعاده
ندارد و میتواند بعد از چند تیراندازی آزمایشی در دست تیراندازان ماهر ارتش به صورت
ساده مورد استفاده قرار گیرد.
2- تسلیحات ضد زره: مناسبترین موشک ایرانی
برای ارتش لبنان موشک طوفان است که نسخه پیشرفتهای از موشکهای تاو آمریکایی است.
این موشک از روی سکوهای موشکانداز تاو نیز قابل شلیک است که لبنان تعدادی از آنها
را در اختیار دارد. ایران همچنین میتواند انواع دیگری از موشکها را به لبنان
بدهد که برخی از آنها حتی از مدلهای خارجی پیشرفتهتر هستند و برخی به صورت
کاملا بومی تولید داخل ایران هستند. لبنانیها همچنین میتوانند خواستار دریافت
خمپارههای ضد زرهدوش پرتاب از ایران شوند، ایران مدلهای زیادی از این سلاح را
تولید میکند. از جمله این خمپارهها، موشکاندازها و موشکهای آرپیجی 7 است که
بهوفور در ارتش لبنان در دو نوع ضد زره و ضد نفر موجود است.
3- موشکاندازهای مختلف بهویژه از نوع سبک
که با ماموریتهای ارتش در مبارزه با گروههای تروریستی تناسب دارد، ارتش در
درگیریهای خود با تروریستها بهعامل برتری آتش و نرمش در کنترل آن نیاز دارد و
این دو عامل برتری را موشکاندازهای 107 میلیمتری با برد 8 کیلومتر میتوانند محقق
کنند، این نوع تسلیحات با خودروهای کوچک 4 سیلندر یا نفربرها که ارتش لبنان در
اختیار دارد، قابل انتقال است. همچنین برای این درگیریها نیاز شدید به توپهای
سبک از نوع 82 میلیمتری احساس میشود که برای بالاترین سطح آتش در بردهای متوسط
برای مقابله با حملات دشمن مورد استفاده قرار میگیرد، راکتها و خمپارهها نیز
برای آتش پوششی قبل از پیشروی احتمالی ارتش مورد استفاده قرار میگیرد.
4- مسلسلهای سنگین کالیبر 5/14 میلیمتری و
23 میلیمتری از دیگر تجهیزات مورد نیاز ارتش لبنان است، این تسلیحات در ایران در
انواع مختلف ساخته میشود و ارتش لبنان برای بالا بردن توان آتش خود در درگیریهایی
در فواصل مکانی متوسط و دور تا 2 کیلومتر میتواند از آنها استفاده کند.
این مسلسلها پایههای ثابت دارند و سوار
کردن آنها بر روی خودروها یا خودروهای زرهی نیز امکانپذیر است. آنها علاوه بر
قدرت آتش، قدرت تحرک بالایی نیز دارند.
5- هواپیماهای بدون سرنشین: تجربه نشان
داده که هر موقع از این هواپیماها در عملیات جمعآوری اطلاعات استفاده شود، موفقیتآمیز
خواهد بود و دست بالای نظامی را به ارتش خواهد داد. این هواپیماها اطلاعات مهمی از
محل استقرار و تحرکات گروههای تروریستی ارائه میدهد، در اختیار داشتن این
هواپیماها در ارتش لبنان قطعا میتواند آنها را در درگیریهای میدانی با تروریستها
در موضع برتر قرار دهد و در هدفگیری آتشبار، توپها و موشکها بهسمت مواضع دقیق
حضور دشمن کمک کند.
6- مین های ضد نفر و ضد خودرو که ارتش نیاز
مبرمی بهآنها دارد و میتواند آنها را در گذرگاهها بکارد تا مانع از انتقال
تجهیزات و نفرات دشمن شود. این مینها با هدف ایجاد کمین نیز میتواند مورد استفاده
قرار گیرد و در درگیری با خودروهای تروریستها و حتی پیاده نظام آنها قابل
استفاده است.
7- تجیهزات پیشرفته ارتباطاتی که ارتش نیاز
مبرمی به آنها دارد. ارتباطات در هر میدانی، عامل اصلی در نظارت و پیگیری و
هماهنگیهای فرماندهان بهشمار میرود و میتواند بالاترین سطح آمادگی را بدون قطع
ارتباط برای آنها مهیا کند. ارتش همچنین باید دستگاههای شنود و ایجاد اختلال در
خطوط مواصلاتی تروریستها را در اختیار داشته باشد.
8- مهمات: ارتش لبنان به شدت از کمبود
مهمات رنج میبرد، این موضوع بحران همیشگی ارتش بوده و در درگیری نهر البارد نیز
باعث شد تا ارتش مجبور به درخواست کمک از ارتش سوریه شود. در آن زمان ارتش سوریه
نیز این کشور را به خمپارههای ضد تانک و مسلسلهای متوسط و سنگین و آرپیجی و
دیگر تجهیزات، مجهز کرد. از شانس لبنانیها، ایران میزان بالای از انواع مهمات مورد
نیاز لبنان را تولید میکند که از جمله آنها گلوله های تانکهای ام 48 و تانکهای
تی 55 و توپهای 155 میلیمتری و توپهای 81 و 121 میلیمتری است. گلولههای مسلسل
7/12 و 5/14 و 23 میلیمتری از دیگر مهماتی است که میتواند از طرف ایرانی تامین
شود.
تعداد و مقدار تسلیحات و مهمات و تجهیزات
درخواست شده از سوی لبنان، موضوعی است که ایرانیها و لبنانیها در نشستهای خود
مشخص میکنند.
بازسازی
کشورهای سوریه، عراق، یمن و لیبی نیاز به 1 تریلیون دلار دارد
رییس اتحادیه بانکهای عربی گفت که برای
بازسازی کشورهای سوریه، عراق، یمن و لیبی به 1 تریلیون دلار نیاز است.
بنا به گزارش خبرگزاری آناتولی، جوزف
طربيه، رییس اتحادیه بانکهای عربی و رییس انجمن بانکهای لبنان طی سخنانی در
نشستی با عنوان «تامین مالی برای بازسازی در جهان عرب پس از تحولات» در بیروت
پایتخت لبنان اظهار داشت: برای بازسازی سوریه، عراق، یمن و لیبی به مبلغ حدود 1
تریلیون دلار نیاز است.
طربیه در این نشست که سعد حریری، نخست وزیر
لبنان نیز در آن حضور داشت، با بیان اینکه در سوریه، عراق، یمن و لیبی میزان زیان
فعالیتهای اقتصادی بالغ بر 600 میلیارد دلار است، گفت این نیز مساوی با 6 درصد
تولید ناخالص داخلی کشورهای عربی است.
وی گفت: کسری بودجه کشورهای مذکور بین سالهای
2011 الی 2015 حدود 250 میلیارد دلار بوده و به همین دلیل برای اینکه جهان عرب
بتواند از پس این مشکلات بر بیاید، باید از لحاظ اقتصادی متحد باشند.
مقایسه
قدرت نظامی ایران و عربستان در سال 2016
سرسختترین دشمنان منطقهای حکومت اسلامی
ایران و حکومت سعودی هستند که قطع رابطه نیز کردهاند. بر اساس امار گلوبال
عربستان سعودی با داشتن جمعیتی بالغ بر 27 میلیون نفر، 235 هزار نفر نیروی خط
مقدم، 25 هزار نفر نیروی ذخیره، 1210 دستگاه تانک، 432 عراده توپ، بیش از 6 هزار
فروند ادوات زرهی، 322 سامانه موشکی، 245 فروند جنگنده، 221 هواپیمای ترابری، 204
فروند هلیکوپتر و 22 فروند هلیکوپتر تهاجمی، 40 ناوجنگی، ناوچه و مینهای جنگی و
بودجه نظامی 56 میلیارد و 725 میلیون دلار در رتبه 24 جهان قرار دارد.
البته لازم به توضیح است که بودجه نظامی
پادشاهی عربستان چند برابر حکومت اسلامی ایران بوده و در سال های اخیر تمام توان
خود را صرف خرید از کشورهای غربی و به ویژه آمریکا و انگلیس کرده است به خصوص
قرارداد 110 میلیارد دلاری اخیر بین ترامپ و پادشاه عربستان منعقد شد. هنوز این
سلاحهای پیشرفته آمریکا که قرار است در اختیار عربستان قرار بگیرد در ارقام بالا
منظور نشده است.
ایران یکی از کشورهای مهم و استراتژیک
منطقه غرب آسیا استکه جمعیتی بالغ بر 81 میلیون و 824 هزار نفر دارد که 47
میلیون نفر نیروی انسانی آماده بهکار هستند که از این میان 1 میلیون و 400 هزار
نفر هر ساله در این کشور به سن نظامی میرسند که 545 هزار نفر از آنها نیروهای
حاضر در خطوط مقدم و 1 میلیون و 800 هزار نفر دیگر بهعنوان نیروی ذخیره میباشند.
ایران 1 میلیون و 648 هزار و 195 کیلومتر مساحت دارد که 880 کیلومتر آن خط آبی و 5
هزار و 894 کیلومتر از مرزهای ایران نیز مشترک است و این کشور 2 هزار و 440
کیلومتر خط ساحلی دارد. سالانه به طور میانگین 6 میلیارد و 300 میلیون دلار برای
بخش نظامی خود بودجه در نظر میگیرد که بخشی از این مبلغ را از طریق فروش نفت
تامین میکند.
حکومت اسلامی ایران، از لحاظ ذخایر
ارزی و طلا 93 میلیارد و 950 میلیون دلار ذخایر در اختیار دارد که از این
رقم به همراه درآمد حاصل از فروش نفت، صرف افزایش توان نظامی ایران میشود.
در حوزه صنعت ساخت تانک حکومت اسلامی ایران،
انواع تانکهای «ذوالفقار»، «صمصام»، «مبارز»، «تی 72»، «تیام»، «چیفتن مدرن» و ...
را میسازد و یا بهینهسازی میکند؛ اما حکومت سعودی از تانکهای آمریکایی «آبرامز»
استفاده میکند.
ارتش حکومت سعودی وابستگی شدیدی به
غرب و خصوصا ایالات متحده آمریکا دارد و صنعت نظامی آن غیر بومی و خارجی است. یکی
دیگر از تفاوتهای مهم ایران و حکومت سعودی این است که ارتش ایران نسبت به ارتش
سعودی از سلاحها و ادوات بومی استفاده میکند اما سخت وابسته به چین و
روسیه است.
با آنکه ایران از نظر تعداد تجهیزات نظامی
نسبت به حکومت سعودی در برخی پارامترها در رتبه پایینتری قرار دارد؛
اما شاخصهای امنیت در ایران نیز نسبتا تکاملیافته است.
یکی دیگر از تفاوتهای حکومت اسلامی
ایران با حکومت سعودی این است که ایران ادعا می کند «شهرهای موشکی» و «سیلو»
از مهمترین تمایزهای قدرت نظامی ایران با عربستان است.
چند سال پیش در برنامه کارشناسی شبکه سیانان(CNN) سه کارشناس سعودی ادعا کردند که در 4 تا 6 ساعت میتوانند آسمان و حریم هوایی ایران را تصرف کنند و در اختیار
بگیرند.
«کالین پاول» وزیر خارجه اسبق آمریکا، که
بهعنوان مهمان و کارشناس تلفنی برنامه بود، نسبت به این اظهارات واکنش نشان داد و
چنین ادعای کارشناسان عربستان را غیرواقعی خواند.
در مجموع شاید قدرت تجهیزاتی و نیروی
هوایی حکومت سعودی از حکومت اسلامی بیشتر است؛ اما ایران یگانه قدرت موشکی منطقه
است که میتواند در صورت بروز درگیری، پاسخ دهد.
هزینههایی
که ایرن در دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه دارد چقدر است؟
یکی از مباحثی که دائما مطرح است هزینههایی
است که حکومت اسلامی ایران، در کشورهایی چون یمن، لبنان، فلسطین، سوریه، عراق و...
دارد. تصور اینکه ایران تاکنون مثلا در سوریه و عراق، لبنان… هزینه نکند و این
هزینهها را در داخل کشور به اشتغال، بیمههای اجتماعی و عرصههایی همچون خدمات
عمومی، شهرسازی، آموزش و بهداشت و... اختصاص میداد چه تحولی به نفع مردم و جامعه
رخ می داد و اکنون سرکوب و سانسور، فقر و بیکاری و نگرانی و تهدید جنگ و تروریسم
به مشغله عمومی اکثریت مردم ایران تبدیل شده است!
هیچکس غیر از سران حکومت اسلامی و هم
پیمانانشان در منطقه، از این مبالغ هنگفت صدها میلیادر دلاری خبر ندارد. البته
این ارقام باید اختصاص بودجههای کلان کشور به خرید و تولید سلاح و نیروهای سپاه و
بسیج و انتظامی و ارتش و پلیس و نیروهای امنیتی رنگارنگ و اطلاعاتی و مخفی به این
ارقام افزود و در عین حال، ریخت و پاشهای حاکمیت و دزدیها و سوءاستفادههای
مالی سران و مقامات و ارگانهای حکومت اسلامی را نیز نباید فراموش کرد.
هلال
شیعی
بنا بهگزارشات، ملک عبدالله دوم در سال 2004، در مصاحبهای نسبت به خطر ایجاد یک «هلال شیعی» هشدار داد که در پی
سقوط حکومت صدام حسین، ایران میکوشد این هلال را از عراق آغاز کند و تا سوریه و
لبنان گسترش دهد. پادشاه اردن در آن زمان گفته بود: «این هلال باعث بیثباتی
کشورهای حوزه خلیج فارس و کل منطقه خواهد شد.»
از آن زمان بدین سو، «هلال شیعه» به یک
معضل بزرگی در میان کشورهای عربی محافظهکار و سنیمذهب حاشیه خلیج فارس تبدیل شده
است. در این کشورها، مدام سخن از حضور این هلال شیعی است، بهویژه در عربستان
سعودی که قدرت منطقهای رقیب حکومت شیعی در ایران محسوب میشود.
سعودیها سرکوب اقلیت شیعه در این کشور و
عملیات نظامی در کشورهای همجوار بحرین و یمن را با هراس خود از گسترش نفوذ حکومت
اسلامی ایران توجیه میکنند.
در پی لشکرکشی اسرائیل در سال 1361 به لبنان، آیتالله خمینی، بنیانگذار حکومت اسلامی، سپاه پاسداران
را راهی جنگ داخلی این کشور کرد. سپاه از میان لایههای تهیدست و تحت فشار اقلیت
شیعه که حدود 30 درصد جمعیت را تشکیل میدهند، دست به سازمان دهی زد. از ترکیب این
گروهها در سال 1364، «حزبالله لبنان» شکل گرفت.
از میان شبهنظامیان لبنان، این تنها حزبالله
بود که در پایان جنگ داخلی در سال 1379 از خلع سلاح خودداری کرد و امروز به
نیرومندترین قدرت نظامی این کشور بدل شده است، بهطوری که قدرت آن فراتر ارتش
لبنان میرود. حزبالله همزمان یک قدرت سیاسی است، با تعدادی نماینده در پارلمان
و وزیر در کابینه این کشور و...
حزبالله از نظر مالی و تسلیحاتی از سوی
حکومت اسلامی ایران تامین میشود و رهبر آن حسن نصرالله، رهبر حکومت اسلامی، آیتالله
علی خامنهای را رهبر سیاسی و دینی خود و سازمانش میداند.
در این میان واحدهای رزمی بسیار منظم حزبالله
با بهترین تسلیحات به یکی از تکیهگاههای اصلی حکومت بشار اسد تبدیل شدهاند. شبهنظامیان
حزبالله در آغاز در مناطق مرزی سوریه و لبنان فعالیت داشتند، اما در این میان به
فرمان تهران در تمامی جبهههای جنگ سوریه برای حفظ حکومت دمشق حضور دارند.
تاکنون هزاران تن از شبهنظامیان لبنانی در
جنگ سوریه کشته شدهاند و شمار تلفات حزبالله در این جنگ بسیار فراتر از کل
مناقشه 30 ساله با اسرائیل بوده است.
تحت هدایت و فرماندهی نیروی قدس سپاه
پاسداران ایران و حزبالله لبنان مدتهاست که شماری دیگر گروههای شبهنظامی شیعه
در سوریه استقرار یافتهاند.
نیروی شبهنظامی «لواء الفاطمیون»(لشکر
فاطمیون) متشکل از بیش از ده هزار نیروی مسلح است که از میان هزارههای شیعه افغان
سربازگیری کرده است. اغلب آنها پس از چند هفته آموزش جنگی، با وعدههای دروغین،
به جبهه جنگ سوریه اعزام میشوند. تاکنون صدها تن از این افغانها که به این وعدهها
دل خوش کرده بودند، در سوریه کشته شدهاند.
همین وضعیت را میتوان در مورد شبهنظامیان
«لواء الزینبیون»(لشکر زینب) شاهد بود که شیعیان پاکستانی زیر پوشش آن در سوریه
میجنگند. این گروه دارای چند صد رزمنده است که در سال 1394 از لشکر فاطمیون جدا و مستقل شد.
هر دو گروه شبهنظامی دارای بیرقی زردرنگ
با حروفی به رنگ سبز و یک مسلسل کلاشنیکف بهعنوان نماد خود دارند. این بیرق
برگرفته از بیرق حزبالله لبنان است و در کل نشان از همگونی دارد.
کمتر از 5 درصد جمعیت سوریه، شیعه علوی هستند که شاخهای خاص از مذهب شیعه و
بسیار متفاوت از تشیع ایرانی است. بنابراین علویان شیعه سوری، بدون حزب الله لبنان
و سپاه پاسداران حکومت اسلامی ایران، نقش چندان موثری در جنگ داخلی سوریه ندارند.
مهمترین آنها «لواء الباقر»(لشکر باقر) است. هزاران علوی به این گروه شبهنظامی
تعلق دارند که در نبرد حلب در کنار حکومت سوریه میجنگیدند. بنا به اعتراف خود این
گروه، در نبرد بر سر حلب صدها شبهنظامی آن کشته شدند.
لشکر باقر نیز همانند حزبالله لبنان هدفهای
سیاسی معینی را دنبال میکند. در اوج جنگ داخلی، این گروه در انتخابات پارلمانی و نمایشی
سال 2016 سوریه، توانست نمایندگانی را به مجلس ملی بفرستد.
در حالی که سپاه پاسداران در حفظ حکومت
جانی بشار اسد میکوشد، در عراق نیز نخستوزیر حیدر عبادی به گونهای مشابه از
حمایت حکومت اسلامی ایران، برخوردار است. درو اقع با سقوط صدام حسین در عراق در سال 2003، نیروهای شبهنظامی «سپاه بدر» از ایران به عراق اعزام و در این کشور
مسقر شدند که سال به سال بر قدرت آنها افزوده شده است.
سپاه بدر در طول جنگ ایران و عراق بنیانگذاری
شد و در آغاز از مهاجرینی حول روحانی ذینفوذ عراقی، آیتالله محمد باقر حکیم، که
تحت پیگرد صدام حسین بود، تشکیل شد. این گروه از زمان بنیانگذاری آن، تحت رهبری
سپاه پاسداران حکومت اسلامی فعالیت دارد. این دو ریشه مشترک ایدئولوژیکی و نظامی
دارند. سازمان بدر از حدود 10 هزار نیروی مسلح به سلاحهای سنگین
برخوردار است. این سازمان بخشی از ائتلاف نظامی «حشد الشعبی»(واحدهای بسیج مردمی)
عراق است که علیه شبهنظامیان سنیمذهب «دولت اسلامی»(داعش) در عراق میجنگند.
عملکردهای حشد الشعبی در جنگ داخلی عراق
بسیار هولناک است. برای مثال در مارس 2015، نیروهای بدر در پی تصرف شهر تکریت، دست به کشتار صدها غیرنظامی سنی
زدند و شماری روستاها را با خاک یکسان کردند تا مانع از بازگشت سنیهای فراری به
خانههایشان شوند.
همینطور خارج از صحنههای نبرد، سازمان
بدر به قدرتی سیاسی بدل شده است. همانند حزبالله لبنان، سازمان بدر نیز بخشی از
عراق، بهعبارت دیگر استان دیاله را تحت سیطره سیاسی خود گرفته است که در نواحی
مرزی ایران قرار دارد؛ و نمایندگان این سازمان در مجلس عراق حضور دارند. از سوی
دیگر، وزیر کشور عراق، عضو سازمان بدر است؛ و این به معنای حضور سیاسی ج نظامی
دایمی حکومت اسلامی ایارن و سپاه پاسداران آن در عراق است و نقش مهمی در تشکیل
کابینه های دولت عراق داشته و دارد.
در جنگ داخلی یمن و هم چنین حملات ائتلاف
عربی علیه حوثیهای این کشور، تاکنون حدود دو میلیون آواره برجای گذارده و بنا به
گزارشات، دستکم به بهای جان دستکم 10 هزار غیرنظامی انجامیده و 80 درصد جمعیت کشور برای حفظ جان خود نیازمند امدادهای بینالمللی است.
از سال 2015، ائتلاف نظامی به رهبری عربستان سعودی و امارات متحده عربی علیه شبهنظامیان
حوثی مورد حمایت حکومت اسلامی ایران وارد عمل شده است. حوثیها از سال 2012 بدین سو مناطق سنتی تحت حکومت خود در شمال غربی کشور را گسترش دادند
بهطوری که در سپتامبر 2014 موفق به تصرف صنعا شدند و منصور عبد هادی، رییسجمهور را از کشور
بیرون راندند.
حوثیهای شیعه که حدود 35 درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند، از یکسو مورد حمایت علی عبدالله
صالح قرار گرفتند که در سال 2011، بهعنوان رییسجمهور مادامالعمر از قدرت عزل شده بود، و از سوی
دیگر حکومت اسلامی ایران به حمایت از حوثیها وارد عمل شد.
حکومت اسلامی، این تلاشهای خود در بغل گوش
سران عربستان را در یمن را از سال 2011 شدت بخشیده است. از آن زمان تاکنون، صدها تن از نیروهای
حوثی در ایران آموزش نظامی دیدهاند و ایران مدتها از طریق مسیرهای آبی جنگافزار
به این کشور فرستاد.
حوثیها به کمک حزبالله لبنان به یک
فرستنده تلویزیونی بهنام «المسیره» راه انداختند که از بیروت پخش میشود.
البته حوثیها همانند شیعیان ایرانی،
دوازده امامی نیستند و به شاخه زیدی شیعه تعلق دارند اما این مسئله برای سران
حکومت اسلامی کوچکترین اهمیتی ندارد و امر اصلی آنها، محکم کردن جایگاه سیاسیشان
در این کشور است.
در حالی که عربستان سعودی و همپیمانان آن
مبالغ هنگفتی برای مبارزه با حوثیها هزینه میکنند اما تاکنون موفقیت چندانی به
دست نیاورده اند.
بخش بزرگی از جمعیت امیرنشین بحرین کوچک، به
مذهب تشیع تعلق دارد. اما حکمران آن یک امیر سنیمذهب است. از آنجا که در گذشتههای دور این جزیره امیرنشین زیر سلطه حاکمان
ایران بوده، ایران بارها داعیه حکومت بر آن را داشته است. از جمله اشپیگل نوشته که
سیاستمداران ایران بحرین را یک استان از کفرفته میدانند که باید آن را بار دیگر
زیر قیمومیت تهران کشید.
این امر زنگ خطری بوده است برای عربستان
سعودی تا امیرنشین بحرین را همواره زیر چتر حمایتی خود داشته باشد؛ بهویژه هنگامی
که با موج «بهار عربی» این کشور از سوی شیعیان در معرض ناآرامیهای مورد حمایت
ایران قرار گرفت و عربستان مجبور به اعزام نیروی نظامی به این جزیره شد.
علاوه بر این ادعاهای ریاض و منامه، که مدتها
بهعنوان تبلیغات سیاسی ارزیابی میشد، سازمانهای اطلاعاتی و مخفی کشورهای غربی
شواهدی یافتهاند که سپاه پاسداران ایران به جوانان بحرینی آموزش نظامی میدهد و
آنها را مسلح میکند.
در این رابطه نام دو گروه شبهنظامی مخفی
بر سر زبانهاست: «سرای الاشتر» و «سرای المختار». این دو جریان تاکنون مسئولیت
چندین سوءقصد آتشسوزی علیه پلیس و نیروهای امنیتی را برعهده گرفتهاند. حکومت
بحرین نیز از اول سال جاری 2017 تاکنون چندین نفر را به جرم عضویت در این
دو گروه شبهنظامی اعدام کرده است.
در صفوف این گروهها،
تعداد زیادی کودک نیز دیده میشود و در جنگها و عملیاتهای انتحاری و حتی جاسوسی،
قاچاق مواد مخدر، اسلحه و غیره نیز از آنها استفاده میکنند.
سخن
پایانی
حکومت اسلامی ایران،
هموار در تلاش است تا بر پهنه
قدرت خود در جهان عرب بیفزاید؛ از شام گرفته تا بغداد؛ از بیروت تا صنعا؛ و از
منامه تا... حکومت اسلامی ایران با سازماندهی و حمایت از شبهنظامیان شیعی بهویژه
در این کشورها، بهطور آشکار و پنهان در تمام این پایتختهای کشورهای عربی حضور
فعال و پررنگی دارد.
در چنین روندی، هم
حکومت اسلامی ایران و هم رقبایش کشورهای منطقه را متزلزل میکنند و هم جامعه ایران
را بهسوی خطرات مختلفی همچون بحران اقتصادی، جنگ، درگیری فرقهای ملی و مذهبی
سوق میدهد.
بهاین ترتیب، تا
روزی که این حکومت جانی بر سر قدرت است این خطرات و بحرانها نه تنها کم نخواهند
شد، بلکه وسیعتر هم شده و باز هم همچون گذشته، قربانیان زیادی از جامعه ایران
خواهد گرفت. تنها راه رهایی واقعی از این وضعیت فلاکتبار و اسفانگیز در گرو
مبارزه متحدانه و هدفمند جنبشهای اجتماعی ایران و همه نیروهای مساواتطلب و عدالتجو
در جهت سرنگونی کلیت حکومت اسلامی با هدف برقراری یک جامعه نوین آزاد و برابر و
عادلانه است.
ایران 1 میلیون و 648 هزار و 195 کیلومتر مساحت دارد که 880 کیلومتر آن خط آبی و 5 هزار و 894 کیلومتر از مرزهای ایران نیز مشترک است و این کشور 2 هزار و 440 کیلومتر خط ساحلی دارد. سالانه به طور میانگین 6 میلیارد و 300 میلیون دلار برای بخش نظامی خود بودجه در نظر میگیرد که بخشی از این مبلغ را از طریق فروش نفت تامین میکند.
******************
**********
******
******************
**********
******
No comments:
Post a Comment