Sunday, September 18, 2022

شنبه 22 اکتبر2022- 30 مهرماه 1401: بحث آزاد در مورد تحولات اخیر در ایران

  گفتمان سیاسی اجتماعی


زمان شروع برنامه به شرح زیر خواهد بود

20:00 اروپای مرکزی - 21:30 تهران - 14:00  نیویورک

**********

شنبه 22 اکتبر2022- 30 مهرماه 1401
بحث آزاد در مورد تحولات اخیر در ایران

*****
***
سروده ای برای مهسا امینی 
با من از سرزمین مادری سخن گویی
وین خانه ی خراب ز پای بست سخن گویی
از آنچه رفته ست بر این سرزمین می پرسی
از زندگان زنده به گور سالها چه می پرسی

خشت این خانه از پای بست خون است
خون چه گویم تن پاک مه رویان است
شرم این خانه  بایسته ی من و توست
ما که ضحاک ماردوش  نظاره می کردیم

***

ناظم حکمت

*******
 شنبه 18 ژوئن- 28 خرداد: 

"کشتار دردبستان راب" یووالدی-تگزاس

 افرادی که مایل به شرکت در این جلسه ی گفتگو و شنود عمومی هستند به طور مساوی زمان برای ارایه ی بحث خواهند داشت.


 
"Robb Elementary School, Uvaldi-Texas"
********
*****

********

گرامی باد روز جهانی کارگر

به مناسبت روز جهانی کارگر: طرحی از آیدا  پایدار

*******

***************

***********

زمین این حجم گردان بهار را تجربه می کند ... و انسان

 کشتار و نابودی را...

سال نو را به کُرۀ زمین و درختان و گل های بهاری آن تبریک گفته، و شَرم خود را از اینکه میهمانان نا مناسبی برای کُرۀ زمین هستیم ابراز می کنیم.


گفتمان سیاسی اجتماعی، اول بهار 1401

 بهاران خجسته باد

 
  نوروز 1401

 تا اطلاع ثانوی برنامه ی گفت و شنود  نخواهیم داشت. 
****
Ode To Joy
********
شنبه 4 دسامبر-13 آذرماه 
حمید نوری: دلقک و یا جنایتکار!
گفت و شنودی در مورد دادگاه حمید نوری دراستکهلم
با شهریار دادور: شاعر
و مهرداد صبوری

فایل های یوتیوب/صوتی
*********
*******

سروده ای از محسن رجب زاده در وصف زنده یاد داود مدائن


******

***********
آبان
سروده ای از محسن رجب زاده 
باز پاییز با طراوت 
با صدای باد و باران
کوچه های رنگ‌بندی 
با گل و برگ درختان
رنگ های سرخ و خونین 
یادگار ماه آبان 
ماه آبان و جوانان
می درد جامه به تن ، آن مام میهن
می غرد کوه دماوند
تا به کی در سوگ نشستن
تا به کی در سوگ یاران
اندک اندک گرد هم ما جمع آییم 
داد خون عاشقان را می ستانیم

محسن ۲. ۸. ۱۴۰۰
*******
***********
***************
********
*******************
*************************
سروده ای از مهدی ایزدیار

روز ها  می گذرند
...................

روز ها می گذرند

همچون  تیرِ کمانی،

 

و من در رأسِ تیرِ کمانِ سرنوشت

در چشم هایم

و در قلبم

از وحشتِ بر خوردِ با انتها

 صفیرِ صدای درد می شوم،

و خود خواهی کمان تیر را

همچون  سیلیِ سرنوشت، در زیرِ چشم هایم

همراه با آبِ اشک هایم  اعتراض.

 

زمان می گذرد

افتان و خیزان

راه را می سازم

و شادیِ بزرگ را

در پشتِ سر

به جای می گذارم،

 

و خود، شادی را

در پنهان ترین  پستوی وجودم

همراه با دانستن راهِ گذشته

با اشک

خنده می شوم

و صورتِ کبودم

خندان

درد می کشد.

و عبور خویش را از فراز

به حسِّ روز ها، که می گذرند

مبدّل می کنم،

و شب به افتادن

و روز را به بلند شدن

و تکرار را همراهِ آبِ خونِ سبزم

راه می سازم

و شادی را

همچون زوزۀ تیری

از دریچۀ گوش هایم

به قلبم

جاری.

 

من قطرۀ کوچک روز را

در سیاهیِ شب، می فهمم

و روز را در دلِ این شبِ بزرگ

دوست دارم

 

و می خواهم

روز را همچون نوزادِ کوچکِ خوب

در دلِ این شبِ بزرگ

از شیرِ سفیدِ پستان هایم

سیر کنم .

 

و روزی

روز

همچون جوانی

مرا به فراموشیِ کبودیِ صورتم

راه خواهد برد

 ومن

دردِ صورتم را

به یاد خواهم آورد

و همراهِ روز

شب را

به میهمانی

به دیدنِ درختانِ سبزِ باغ

دعوت خواهم کرد .

 

... من قطرۀ کوچک روز را

    در عمقِ سیاهی شب

    دیدم

      و صورتم از درد

         تیر کشید .

ص183

مهدی ایزدیار(فصل پنجم)

اسپانیا. موستولس 1987

********
****************
**************************

نـادیا انجمن

.نا د یا انجمن شاعر افغان که در 25 سالگی  به دست همسرش  به قتل رسید 

نادیا انجمن، دانشجوی بیست و پنج ساله و زن غزل سرای افغان در پاییز هشت سال پیش به دست شوهرش که کارمند دانشکده ادبیات بود به قتل رسید و به جای پر پرواز یافتن، جسم بی جانش راهی گورستان شد،  دنیا به کام نادیا  زهر شد،آن مشت ستمگری که بر دهانش کوبیده شد همه نغمه ها و نجواهایش را برای همیشه خاموش کرد
یادش گرامی

  سروده ای از نادیا انجمن 

نيست شوقی که زبان باز کنم، از چه بخوانم؟

من که منفور زمانم، چه بخوانم‌ ؟ چه نخوانم

چه بگويم سخن از شهد، که زهر است به کامم

وای از مشت ستمگر که بکوبيده دهانم

نيست غمخوار مرا در همه دنيا که بنازم

چه بگريم، چه بخندم، چه بميرم، چه بمانم

من و اين کنج اسارت، غم ناکامی و حسرت

که عبث زاده‌ام و مهر ببايد به دهانم

دانم ای دل که بهاران بود و موسم عشرت

من پربسته چه سازم که پريدن نتوانم

گرچه ديری است خموشم، نرود نغمه ز يادم

زان که هر لحظه به نجوا سخن از دل برهانم

ياد آن روز گرامی که قفس را بشکافم

سر برون آرم از اين عزلت و مستانه بخوانم

من نه آن بيد ضعيفم که ز هر باد بلرزم

دخت افغانم و برجاست که دايم به فغانم

چند ویدیو درباره ی نـادیا انجمن





*************************
**************
********

*************
********

*****

************
"موسیقی در مورد" استثمار نیروی کار در طول تاریخ

دیوید روویکس (متولد 10 آوریل 1967) خواننده / ترانه سرا و آنارشیست آمریکایی است. موسیقی وی به مطالبی مانند جنگ عراق 2003 ، ضد جهانی سازی و عدالت اجتماعی می پردازد. اوهمیشه از اجرای ترانه های خود در اعتراضات و تظاهرات حمایت کرده است.
**********

*******

گرامی باد  16 آذر، روز دانشجو   

********
تهیه و تنظیم: عقاب

*********

*******

آموزش استفاده از پلتاک جدید - از عقاب 

**********

*************

گفتمان سیاسی اجتماعی


No comments:

Post a Comment