وال ستریت خیابان من است.
در وال ستریت ، ضربان قلب من تند تند فریاد میزند.
وال ستریت جایگاه معشوق من است.
یاد اکچا ببما افتادم
ویکتور خارا،،،
در اکچا ببما آقایان یادتان هست؟
گربه ها را حتی اعدام میکردند....
یاد شعر و ترانه جاده ایرج جنتی عطایی افتادم
جادّه ، خیابان فریاد میزنه .
بیاا،،،،بیاا،بیاا
از اینجا تا وال ستریت، هر دستی آهنگ خواستن را مینوازد
خواستن نه گفتن به امپریالیسم
یاد ترانه چیو بلا افتادم،
یاد ترانه ترسی چاپمن افتادم
اینجا صدای میآيد صدای انقلاب میاید
اینجا سرمایه دار به رعشه میافتد.
اینجا سرمایه دار به زانو میافتد.
اما در وال ستریت زیباترین ترانهها خوانده میشود،
بر خیزای داغ لعنت خورده
دنیای فقرو بندگیست
جوشیده خاطر مرا برده....
در وال ستریت ترانه همبستگی خوانده میشود
ترانه انقلاب...
No comments:
Post a Comment